در شهادتم سياه نپوشيد
يکشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۵
شهيد حسين تقی زاده در وصیت خود می نویسد: از پدر و مادر ارجمندم که زحمات بسيار براي من کشيده اند تشکر مي کنم و از اينکه نتوانستم جبران زحمات شما را بکنم شرمنده ام و از شماها مي خواهم مرا ببخشيد و حلال کنيد و برايم سياه نپوشيد ...
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد حسين تقی زاده در 20 اردیبهشت سال 1345 در خرمشهر ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدائي خود را در دبستان 25 شهريور و مدرسه دانش خرمشهر به پايان رساند. در همان اوايل زندگي با شرکت در مجالس مذهبي و عزاداري سيدالشهداء با آداب و اخلاق اسلامي آشنا شد و خميرمايه وجودش با عشق به خاندان رسالت شکل گرفت .
حسین در نوجوانی ترک تحصيل کرد و در کنار پدر به کار بنايی مشغول شد . با شروع جنگ تحميلي و اشغال خرمشهر با از دست دادن تمام امکانات زندگی ناچار به ترک خانه و کاشانه شد و همراه خانواده به شهرستان لامرد مهاجرت کرد و در روستاي چاه عيني علامرودشت ساکن شد.او بيشتر اوقات فراغت خود را در بسيج مي گذراند و در جمع آوري کمک هاي مردمي و اعزام نيرو به جبهه تلاش مي کرد . ماندن در پشت جبهه روح ناآرام او را راضي نکرد و با آموزش هاي نظامي در پادگان شهيد دستغيب کازرون روانه جبهه شد.
وی سرانجام در 27 مهر ماه 1362 در عمليات ظفرمند والفجر 4 هنگامي که در اطراف پادگان پنجوين به نبرد با دشمن مشغول بود مورد اصابت تير کاليبر دشمن قرار گرفت و به فیض شهادت نائل گردید.
متن وصیت نامه:
پرواز به سوی نوربسم الله الرحمن الرحيم. ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيل صفا کانهم بنيان مرصوص. بدرستی که خداوند آن مومناني که در صف جهاد با کافران همچون سدي آهنين همدست و پايدارند را دوست مي دارد.
با سلام بر رهبران توحيدي از آدم تا خاتم و از محمد (ص) تا صاحب الزمان (عج) و سلام بر نائب و وارث انبياء و امامان ، خميني رهبر بزرگ جهاني اسلام که چون شير روزها مي خروشد و شبها چون جد بزرگوارش امام سجاد(ع) به دعا و نيايش خداوند مشغول است.
و سلام بر شهيدان گلگون کفن پاسدار اين حاميان دودمان حسين (ع) که مانند او غريبانه مي جنگند و بسان او شهيد مي شوند و نهال انقلاب را آبياري مي کنند و سلام بر برادران روحاني و طلاب مسئول اين پيامبران عصرمان که به هر سو پيام اين شهيدان را مي رسانند و مردم را از برنامه هاي شوم آگاه مي کنند و سلام بر ملت غيور و شهيدپرور ايران .
عشق به شهادت
اينجانب حسين تقي زاده به ميل خود و داوطلبانه عازم جبهه شده ام و هيچ چيزي مرا وادار نکرده است و فقط عشق به شهادت و پيروي از فرامين امام امت خميني عزيز مرا به جبهه کشاند. و خدا را شکر و سپاسگذارم که توفيق آمدن به جبهه ، جايگاه عاشقان الله به من عطا فرمود چرا که جبهه يکپارچه نور و روشنايي است و من از ظلمات و تاريکی های نفسانيات و وسوسه هاي شيطاني خود را رهانيده و به سوي نور پرواز کردم و خداوند رحمان را به خاطر اين شايستگي سپاسگزارم و نابودي و ذلت و خواري از آن مشرکين و کفار و منافقين و شيطان بزرگ آمريکاي جهانخوار باد.
ياران اسلام
در گرماگرم پيکار سختي که ملت بپا خواسته و مسلمان ايران به رهبري قائد اعظم شان خميني کبير بر عليه استکبار جهاني آغاز نموده است و به هنگامي که ياران اسلام چون اباذر و سلمان و مقداد و سميه و پاسداران انقلاب اسلامي همچون سدي محکم در مقابل ياران شيطان آمريکا ايستاده اند و مي روند تا طومار اين رجالان را در هم پيچند . اگر خداوند شايستگي و توفيق شهادت در راهش را به من حقير عنايت کنند چند کلمه اي را به عنوان وصيت و سفارش عرض مي کنم .يا شهادت يا تسليم
انسان بر سر دوراهي انتخاب قرار گرفته و يکي از دو راه را بايد انتخاب کند . يا حسين(ع) را يا يزيد، يا عزت را يا ذلت، يا شهادت را يا تسليم، يا بهشت را يا دوزخ . از مردم شهيدپرورمان مي خواهم که فرامين امام را اطاعت کرده و نگذارند که خون شهيدان به هدر رود و اسلام عزيز را ياري کنيد و از برادران ايمانيم تقاضا مي کنم که اسلحه مرا زمين نگذارند و اين جايگاه نور را خالي نکنند و عاشقانه خود را از هواها و نفسانيات رها کنند و به جبهه ها بيايند و ايمان خود را تقويت کرده و اهل تقوي شوند .
برايم سياه نپوشيد
از پدر و مادر ارجمندم که زحمات بسيار براي من کشيده اند تشکر مي کنم و از اينکه نتوانستم جبران زحمات شما را بکنم شرمنده ام و از شماها مي خواهم مرا ببخشيد و حلال کنيد و برايم سياه نپوشيد و گريه نکنيد و اگر هم گريه مي کنيد براي امام حسين (ع) و مصيبت کربلاي سوزان حسين (ع) و تشنگي او و ياران شهيدش گريه کنيد .
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي (عج) خميني را نگه دار .
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما