موشک زن گردان
سهشنبه, ۰۳ تير ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۷
نوید شاهد - شهيد "عبدالله بهارستانی" مرداد سال 1340 در شهرستان لار به دنیا آمد. 18 ساله بود که به جبهه رفت. همرزمانش از او به عنوان بهترين موشک زن گردان ياد ميکنند. متن کامل زندگینامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد عبدالله بهارستانی 29 مرداد سال 1340 در شهرستان لار دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصيلي خود را با موفقيت پشت سرگذاشت و ديپلم خود را با معدل 18 اخذ کرد. او در اوقات فراغت به دانش آموزان و همکلاسی هایش درس می داد یا براي بچه های محل توپ و وسائل بازي و سرگرمي هاي کودکانه تهيه مي کرد و در خواست بازي هيچ کدام از کودکان را رد نمي کرد.
معافیت پزشکی
زمان خدمت سربازی فرا رسید. به دلیل نقص عضوی که داشت خانواده از رفتن او به سربازی ممانعت کردند ولی عبدالله با اصرار زياد، خانواده را راضي کرد و به خدمت اعزام شد. دو ماه دوره آموزشي را در پادگان تهران گذراند و در اواخر دوره پدر تلاش کرد که معافیت پزشکی او را از راه قانوني بگيرد و درست در آخرين روزها و لحظه هايي که تقريباً کارها تمام شده بود، از بيمارستان فرار کرد و به پادگان برگشت و در جواب سئوال و اعتراض خانواده گفت: «من با 40 نفر از دوستانم همگي با يک اتوبوس به اينجا آمده ايم، اگر مرا معاف کرديد و در آینده یکی از دوستانم شهيد شد ديگر نمی توانم در چشم پدر و مادر هايشان نگاه کنم»
و بدين ترتيب پس از دو ماه دوره تخصصي به سمت توپچي يا موشک انداز تانک پي ام پي به لشکر دزفول همراه با گردان 176 منجيل زرهي به جبهه سوسنگرد و سپس به خط مقدم جبهه ده حاجيه اعزام شد.
موشک زن گردان
همرزمانش از او به عنوان بهترين موشک زن گردان ياد مي کنند. عبدالله که براي آخرين بار به مرخصي رفته بود مادر به او می گوید: «دعا مي کنم که تو را به خط اول جبهه نبرند..» چهره عبدالله برافروخته شد رو به مادر گفت: خواهش می کنم این دعا را در حق من نکن... نسل های آینده به گوش باشید
شهید "عبدالله بهارستانی" در وصیت نامه خود می نویسد: بلي اي صدام به گوش باش و به اربابانت هم بگو گوش کنند. شما معلوم مي شود هنوز حسين را نشناخته ايد که ما را نمي شناسيد تو با سر شير بازي مي کني و بدان که تو با جزئي از اين ارزش ملت مواجه هستي که آن چنان به دست و پا افتاده اي و پوزه کثيف به خاک ماليده شده است و اين را بدان که چنان درسي به تو نوکر امپرياليس و ديگر اربابانت خواهيم داد که تاريخ پر افتخار ما بر سر زبان تمام جهانيان بيفتد. و به نسل هاي آينده مان همچنين درسي مي دهيم و برايشان بازگو مي کنيم تا به ما افتخار کنند و آنها هم هر دست ناپاکي را قطع کنند و هر زبان کثيفي را ببرند و هر چشم حريص را از حدقه بيرون بياورند و هر قلب ناپاکي را که در جهان به حرکت در آيد قطع کنند. ببرند گور کنند و بدرند و همواره حافظ قرآن اسلام و به پيروي از رهبر عظيم شان دشمن خونخوار استکبار و استبداد جهاني باشند و حامي و يار مستضعفان جهان با شند.
تقويت روحيه رزمندگان
هروقت که به مرخصی می رفت يک روز يا دو روز قبل از مو عد مقرر به محل خدمت خود بر مي گشت و مي گفت: «بايد زودتر بر گردم تا دوستان دیگر هم بتوانند از مرخصي استفاده کنند»
دوستانش می گویند: موقع خطر و تير اندازي او هميشه سنگر به سنگر براي تقويت روحيه رزمندگان خود را به خطر مي انداخت و به ديدارشان مي رفت. يکي از دوستان هم دوره اش مي گفت: هنگامي که مي خواستند از قزوين ما را تقسيم کنند پنج دوست با هم بوديم و مي بايست دو به دو تقسيم می شدیم عبدالله به ما گفت شماها،دو نفر به دو نفر محل خدمت را انتخاب کنيد ،مهم نيست که من تنها باشم .
دریکی از نامه هايش خطاب به خانواده می نویسد: تا هنگامي که اجنبي ها خاک سرزمينم را لگد کوب مي کنند آرام نخواهم گرفت.
شهادت
وی سرانجام صبح سه شنبه دوم تیر ماه 1360 هنگامي که تانک او براي پرتاب موشک از پناهگاه خارج شد مورد اصابت گلوله تنک قرار گرفت و به شهادت رسید.
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما