عطر خوش نماز شب
جمعه, ۳۰ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۰
نوید شاهد - برادر شهید "حسین جمالی" در خاطره ای می گوید: «یک شب در کنار حسین خوابیده بودم . نیمه های شب حسین بیدار شد. پایش ناخواسته به من خورد و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
به گزارش نوید شاهد فارس، شهید "حسین جمالی" یکم مهر ماه ۱۳۶۵ مصادف
با ۱۸ محرم الحرام در روستای خورنگان شهرستان فسا دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و با موفقیت تا مدرک دیپلم گذراند.
دوران
آموزشی خدمت سربازی را در پادگان آموزشی07 نیروی زمینی ارتش کازرون گذراند
و سپس به لشکر 82 زرهی کرمانشاه اعزام و بعد از گذشت دو
ماه جهت ادامه خدمت به مرکز پشتیبانی منطقه دوم نزاجا شیراز انتقال یافت.
پس از 3 ماه در گزینش سپاه پذیرفته شد و جهت فراگیری آموزش های مورد نیاز
وارد دانشگاه امام حسین (ع) سپاه تهران شد.
وی سرانجام در صبح تاسوعای حسینی
۱۴۳۷ هجری قمری(۱۳۹۴ هجری شمسی) با سر بند یا فاطمه الزهرا(س) در جنوب
حومه شهر حلب با اصابت تیر به پهلو به شهادت رسید.پیکر پاکش در نهم آبان
ماه ۱۳۹۴ در گلزار شهدای روستای خورنگان در کنار دایی شهیدش امیر سرتیپ
عبدالرزاق جمالی به خاک سپرده شد.
متن خاطره:
برادر شهید "حسین جمالی" در خاطره ای می گوید: یک شب در کنار حسین خوابیده بودم . نیمه های شب حسین بیدار شد. پایش ناخواسته به من خورد و من هم بیدار شدم . دیدم حسین سریع توی اتاق دیگری رفت و مشغول به نماز شد . من هم سراسیمه از جا برخواستم وضو گرفتم دو رکت نماز صبح را خواندم و خوابیدم . بعد از نیم ساعت در حالت خواب و بیداری بودم که صدای اذان صبح را شنیدم...
یکی از دوستانش پس از شهادت حسین می گوید: تازه وارد یگان شده بودم که مرا به گردان یکم معرفی کردند. در آن زمان در آسایشگاه شهرستانی ها برای اولین بار حسین جمالی را دیدم. شب بود حوالی ساعت 2:30 از اتاقم بیرون آمدم که بروم آب بخورم در راهرو آسایشگاه بودم که صدای گریه ای از نمازخانه شنیدم. تا انتهای آسایشگاه رفتم . وقتی به آنجا رسیدم دیدم حسین سر بر سجده گذاشته و با خداوند متعال راز و نیاز می کند و اشک از چشمانش جاری است. وقتی متوجه حضور من شد گریه هایش را قطع کرد و من همان لحظه عقب کشیدم و رفتم آنجا فهمیدم که کجا آمده ام و با چه مردانی هم رزم هستم.
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما