دانشگاهی که مدرسش مهدی فاطمه است

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید "زين العابدين رنجبر" سال 1342 در شهرستان جهرم دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. تحصيلات ابتدايی را در دبستان شاپور پشت سر گذاشت.

 دوران راهنمايی را در مدرسه شرف گذراند. همان سال مصادف شد با اوايل انقلاب و چون علاقه بسيار به امام و انقلاب داشت به پايگاه مردمی بسيج روی آورد و شبانه روز برای رضای خدا با سن کم ولی قلب پر از ايمان به پاسداری از انقلاب مشغول شد. با رسیدن به سن خدمت در سپاه پذیرفته شد و در پادگان جلديان خدمت کرد. در حين سربازي چند بار در جبهه ها شرکت کرد و چندين مرتبه مجروح شد. وی سرانجام 17 تیر ماه 1364 در جبهه خرمشهر به شهادت رسید.

متن وصیت نامه:

بسمه تعالى "وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ" هرگز مپنداريد آنانكه در راه خدا شهيد شدند مرده اند بلكه زنده اند و نزد پروردگارشان روزى مى خورند.

سلام بر رهبر كبير انقلاب روح خدا و فرقان مبين. سلام و درود خدا بر شهيدان انقلاب و جنگ تحميلى كه با خون سرخ خويش درخت اسلام را آبيارى كردند و با رهبرى امام كبير و بزرگوارمان بارور شد و سلام و درود خدا به سرور شهيدان آزاد مرد بشريت يعنى حسين بن على (ع) كه حق را از باطل تميز داد و حق را از باطل جدا كرد. اينجانب زين العابدين رنجبر فرزند على متولد 1342 جهرم اينك وصيت نامه خود را درحالیكه عازم جبهه هاى حق عليه باطل هستم با بينشى كامل و قلبى مطمئن بطور اختصار تشريح و بيان مى كنم. اميدوارم كه جوانان عزيز ما هميشه به ياد خدا و به فكر جنگ باشند.

پاسداری از اسلام

اينجانب سال فوق در جهرم خانه اى محقر ولى تمام مذهبى چشم به جهان هستى گشوده و بعد از مدتى ادامه تحصيل تعهد پاسدارى‌ را قبول كردم تا خود را بتوانم بهتر و بهتر بشناسم. لذا از تمام جوانان عزيز مى خواهم كه پاسدارى از اسلام عزيز را فراموش نكنند و امام عزيزمان را تنها نگذارند و پيرو فرامين امام بزرگوار باشند و به نداى هل من ناصر ينصرنى اين نايب امام روح خدا دام ظله جواب مثبت بدهند.

دانشگاهی که مدرسش مهدی فاطمه است

هدفم از جبهه رفتن اين است كه به نداى سرور شهيدان و نايب امام، جواب مثبت داده باشم و هم در دانشگاهى ثبت نام كرده باشم كه معلمش مهدى زهرا عليه السلام است و اگر قبول شدم اين چند قطره خون ناقابل به مشترى واقعيش خداوند تبارك و تعالى عرضه كنم چونكه واقعا خريدارى بهتر از او سراغ ندارم و نداشتم لذا چونكه مشترى من خداست پس بايد كامل‌ به سوى او مى روم تا اينكه متاع خود را به او بفروشم.

دنيا اسبى سركش است

اى عزيزان اسلام اى كسانی كه اين وصيت نامه مرا اين چند كلمه ناقابل را مى خوانيد و می شنويد دنيا همانند اسبى سركش است كه داراى خط و خال فراوانى است پس فریب دنيا را مخوريد مبادا زرق و برق دنيا، اين اسب سركش شما را بفريبد كه آنكس كه سوار شد و خط و هدف خود را شناخت و با تمام وجود دلبستگى به اين دارفانى پيدا كرد مقصدش‌ در اعماق جهنم است و براى هميشه مخلد.پ

مبارزه با نفس اماره

از تمام برادران و خواهران گرامى مى خواهم كه پيرو هواى نفسانى خود نشوند با نفس اماره خويش مبارزه كنند كه مبارزه با نفس خود جهاد اكبر است و از تمام دوستان و مادر و برادر و خواهرانم مى خواهم كه وقتى من شهيد شدم متأسف نشوند و گريه از روى تأسف نكند.

پيرو قرآن و فرامين امام باشید

و از تمام خواهران و خواهرانم عاجزانه تقاضا دارم كه حجاب خود را حفظ كنند كه خون من در سنگر و حجاب تو در پشت سنگر خود مشت محكمى است بر دهان ضد انقلاب.

و ديگر از برادرانم و خواهرانم مى خواهم كه در نماز جماعت و جمعه شركت كنند و پيرو قرآن و فرامين امام عزيز باشند كه‌ خود راه‌ صراط مستقيم است. نكند خداى ناخواسته نفس شيطانى برالهى پيروز شود و شما را از راه مستقيم بيرون كند كه مقصدش مخلد بودن در نار است تنها گذاشتن امام يعنى شركت نكردن در جماعات، خالى كردن سنگر ها، بى تفاوت بودن يعنى جدا شدن از اهل بيت.

تمام گرفتارى ما از اين است كه خود را گم كرده ايم

شب روز، هم و غمتان اين باشد كه خود را بشناسيد كه اگر خود را شناختید با يك بينش خوب اسلامى ديگر خداوند تبارك و تعالى را شناخته اید آن‌ وقت است كه ديگر تمام مسايل حل مى شود. تمام گرفتارى ما از اين است كه خود را گم كرده ايم وقتى آدم خود را شناخت آن وقت است كه مى‌فهمد هدف خداوند تبارك و تعالى ازخلقت او چه بوده. آنوقت است كه ديگر دست خارجى به اونمى رسد.

از ولايت فقيه جدا نشويد

عزيزان اسلام خوب تربيت بشويد و خوب تربيت بكنيد. از ولايت فقيه جدا نشويد از فرامين امام عزيزمان سرپيچى نكنيد و نماينده امام عزيزمان حضرت حاج آقا سيد حسين آيت اللهى امام جمعه محترم شهرمان كه واقعا حق پدرى به گردن مردم اين شهردارد او را بشناسيد، قدر و منزلت او را بدانيد درك كنيد كه چه گوهرى گرانمايه خداوند تبارك و تعالى به شما ارزانى داشته است.  مى دانم كه شناخت همچون افرادى براى ما خيلى سخت است و مانند هوا مى ماند كه وقتى از ما قطع شد آنوقت مى دانيم كه چقدر ارزش داشته و زندگى ما وابسته به‌ آن بوده ولى با تمام وجود سعى و كوششتان بر اين باشد كه او را تنها نگذاريد و اين ناقابل به سهم خود از ايشان كمال تشكر رادارم.

نكند خدایى ناخواسته فريب تعدادی از دغل دوستان را بخوريد گوش به نصايح آنان ندهيد.

منزل ابدى

در پايان توضيح مختصرى دارم كه براى مادرم و برادرم شرح مى دهم: مادرجان خيلى برایم زحمت كشيديد. اميدوارم كه بتوانم در آخرت منزل ابدى با كمك خداوند تبارك‌ و تعالى جبران زحمات شما را بكنم. مادرجان باور كن شما را خيلى دوست دارم.

مواظب حجاب خود باشيد

و ديگر از برادرانم مى خواهم كه بچه ها را خوب تربيت كنند و ديگر خواهران عزيزم من به شماها كمال افتخاردارم مواظب حجاب خود باشيد. در پايان از تمام قومان و خويشان و دوستان تقاضا دارم كه اگر بدى يا خطايى از من سرزده به بزرگوارى خودشان مرا ببخشند خداحافظ همگى والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته. به اميد پيروزى حق برباطل و ديدار با سرور شهيدان يعنى حسين بن على (ع.

آنكس كه ترا شناخت جان را چه كند           فرزند و عيال و خانمان را چه كند
ديوانه كنى هر دو جهانش بخشى            ديوانه توهردو جهان را چه كند

انتهای متن/

منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس