در دو کیلومتری عراقیها
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "عباس زارع" یکم تیرماه 1346 در خانواده ای مومن و متدين در شیراز دیده به جهان گشود. او فرزند اول خانواده بود. ۷ ساله بود که راهی مدرسه شد و تحصيلات خود را تا کلاس سوم راهنمايی در شيراز گذراند و پس از آن به دليل فقر مالی از تحصیل بازماند و در تودوزی اتومبيل مشغول به کار شد. 18 ساله بود که به خدمت سربازی رهسپار شد. پس از گذراندن دوران آموزشی راهی جبهه شد. وی سرانجام 26 شهریور ماه 1366 در نبردی سخت با بعثيون شهيد و پيکر مطهرش در منطقه عملياتی به جای ماند.
متن نامه: سلام بر خانواده شهدای جنگ تحميلی
بسم الله الرحمن الرحيم، با درود فراوان به امام امت خمينی بت شکن و با سلام به خانواده های شهدای جنگ تحميلی و سلام بر شهيدان و معلولين و مجروحين و اسيران و با سلام فراوان به امت شهيدپرور ايران. خدمت پدر و مادر عزيزم سلام پس از عرض سلام سلامتی شما را از درگاه ايزد يکتا خواهان و خواستارم و اميدوارم که سلام من را از دور پذيرا باشيد و هميشه مثل گلهای بهاری شاد و خرم و سرافراز باشيد.
باری پدر جان و مادر جان اگر از روی محبت و لطف جويای حال اينجانب فرزند خود عباس باشيد الحمدالله حالم خوب و صحيح و سالم هستم و هيچگونه ناراحتی نداريم جز دوری از شما و شهرم شيراز. باری پدر جان و مادر جان نامه پر مهر و محبت شما در بهترين ساعت به دستم رسيد و باعث خوشحالیم گرديد و نامه شما مرا خيلی خيلی خوشحال کرد و مثل اين بود که شما در پيش من هستيد.
در 2 کیلومتری عراقی ها
و من با خواندن چند بار نامه واقعاً روحيه ام تازه گرديد و اما در نامه در مورد مرخصی نوشته بوديد که به افسرم بگويم به من مرخصی بيشتر بدهد، بايد عرض کنم که در اين جا بچه هائی هستند که راهشان از من خيلی دورتر است ولی به آن ها هم همين اندازه بيشتر نمی دهند و در مورد مرخصی خودم بايد عرض کنم به علت جا به جائی که ما را از آن جا به قسمت ديگری برده اند مرخصی همه 18 روز به عقب افتاد و البته ما را الآن همين منطقه سومار هستيم منتهی ما الآن در اين طرف نفت شهر که الآن دست عراقی هاست هستيم و آن طرف ما هم قصر شيرين می باشد البته الآن فاصله ما تا عراقی ها حدوداً 2 کيلومتر شده است که از خط اولی خيلی بهتر است.
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس