پادگان 5 شکاری نيروی هوايی
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "حجت اله صادقی" 5 تیر سال 1342 در شيراز محله مهدی آباد در يک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و مقاطع تحصيلی را در همان محله خود تا سوم راهنمايی در مدرسه اتابک گذراند. با آغاز جنگ تحمیلی پس از گذراندن دوران آموزشی خود در شيراز عازم جبهه نبرد شد. وی سرانجام 6 آبان ماه سال 1361مفقود الاثر شد. پیکر پاکش پس از يازده سال تفحص و به وطن بازگشت و در جوار همرزمانش در گلزار شهدای محله مهدی آباد به خاک سپرده شد.
متن نامه:
خدمت برادر عزيزم و پدر و مادرم و خواهرانم سلام عرض می کنم. پس از عرض سلام و سلامتی شما را از درگاه ايزد متعال خواهانم. آری برادر عزيزم ما در پايگاه اميديه هستيم. جعفر از اين که تلفن نزدم معذرت می خواهم چون در اينجا تلفن وجود ندارد.
پادگان 5 شکاری نيروی هوايی
چون که ما داخل شهر نيستم ما در پادگان اميديه اهواز پادگان 5 شکاری نيروی هوايی اميديه هستيم. برایم ناراحت نباشيد ما با همان رفقا که از کوشک بيچه بودند هستيم که با هم در باجگاه بوديم.
روز اعزام
اينجا به ما خيلی خوش می گذرد و ده روزی اينجا هستيم و بعد به جای ديگر منتقل می شويم و ما اينجاييم تا زمانی که ما را اعزام کنند (ما روز چهارشنبه 28مهر ماه 1361 شب حرکت کرديم ساعت 11 شب) و روز بعد پنج شنبه تاريخ 29 مهر ماه 1361 به اينجا رسيديم ساعت 8 صبح ما اينجا هيچ آموزشی نداريم و می خوريم و می خوابيم جای شما خالی.
منطقه عملیاتی
ولی جعفر شما به اينجا نياييد تا خبرتان کنم چون منطقه ی نظامی است اجازه نمی دهند بعد اگر اجازه دادند من نامه می نويسم برای شما تا بيائيد و حالا فعلاً نمی خواهد بيائيد و من هم حتماً نامه می نويسم و سلام به برادران رفقا حتماً برسان خصوصاً آقا مرتضی، اکبر، خالق، پدرم و مادرم و خواهرم، دختر خواهرم و به پسر عمويم هم خبر بده و به او بگو که کجا هستيم و بگو که ما هر لحظه يادت را فراموش نمی کنيم و موقع شام و نهار يادت می کنيم و به مادرم هم بگو که جايشان خوب است ديگر عرضی ندارم به جز سلامتی شما. دوست دار تو حجت صادقی. از پايگاه شکاری نيروی هوائی اميديه اهواز. و نام گروهان من هم گردان 982 گروهان دو دسته ی يک تاريخ 29 مهر ماه سال1361.
انتهای متن/