برادر شهيد "حشمت اله رشيدمرد" در خاطره ای می گوید: «حشمت اله دوست داشت به جبهه برود ولی مادرم روی او حساس بود و نمی گذاشت تا اینکه...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

عطر برداشت برنج در فضای روستا و بازگشت حشمت اله

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "حشمت اله رشيدمرد" 4 خرداد ماه 1345 در خانواده ای مذهبی در روستای تل بيضاء فارس ديده به جهان گشود و در محيط پاک روستا در دامان خانواده ای زحمتکش و کشاورز پرورش يافت. 6 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدایی را در دبستان چنگيز زراعت پيشه پشت سر گذاشت. دوران راهنمایی را در مدرسه شهيد شکراله کشاورز گذراند.

سال 1362 عازم جبهه جنگ شد. پس از مدتی دوباره به روستا بازگشت و به کار کشاورزی مشغول شد. اما چون روح پاکش با فضای معطر جبهه خو گرفته بود، مجدد جهت خدمت به رزمندگان پر توان اسلام عازم جبهه جنگ شد و در آنجا مشغول خدمت به اسلام شد. وی سرانجام 24 آبان ماه 1363 به شهادت رسید. پیکر پاکش در سالروز رحلت پيامبر عظيم الشأن اسلام حضرت محمد(ص) و شهادت جانگداز امام حسن مجتبی(ع) بر دوش امت شهيد پرور تشييع و در گلزار شهدا شيراز به خاک سپرده شد.

بیشتر بخوانید: رفتن به جبهه برای آخرت مادر

متن خاطره: عطر برداشت برنج در فضای روستا و بازگشت حشمت اله

برادر شهيد "حشمت اله رشيدمرد" در خاطره ای می گوید: حشمت اله دوست داشت به جبهه برود ولی مادرم روی او حساس بود و نمی گذاشت. یک روز وسایل هایش را جمع کرد و در کیفی گذاشت و از من قول گرفت که مادر چیزی نگویم و گفت: من از طریق مرودشت عازم جبهه می شوم بعد از اعزامم به مادر بگو و سعی میکنم زمان برداشت برنج برای کمک به پدر به خانه بیایم.

به خانه بازگشتم. مادر مدام می پرسید حشمت اله کجاست. گفتم: مادر او با گروه مقاومت مرودشت به ماموریت رفته است.
بعد از 5 روز به مادر گفتم: مادر، حشمت اله دوست داشت برای دفاع از کشور به جبهه برود ولی به خاطر مخالفت های شما مخفیانه عازم جبهه شده است. دو ماه از اعزام حشمت اله گذشت. همین که عطر برداشت برنج فضای روستا را عطرآگین کرده بود به خانه بازگشت. او 9 روز مرخصی گرفته بود و به پدر کمک کرد و پس از 9 روز عازم جبهه شد و این بار شش ماه در جبهه جنگ ماند.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده