قطره های خون شهید حاوی یک پیام
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "عزيزالله اميری" 1 مهرماه 1342 در سیاه چادر های ايل قشقايی طايفه شش بلوکی دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه عشایری شد و تا کلاس پنجم ابتدایی را با موفقیت پشت سرگذاشت. او هم درس می خواند و هم چوپانی می کرد. کلاس پنجم ابتدايی را با موفقيت به پايان رساند و پس از آزمون در دبيرستان عشايری شيراز پذیرفته شد و توانست تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم با موفقیت پشت سربگذارد. عزيزالله 20 فروردين سال 1362 آماده اعزام به خدمت سربازی شد. دوران آموزشی را در جهرم گذراند. پس از آن به دامغان و سپس به کردستان اعزام شد. چند ماه بود که در کردستان برعليه منافقان می جنگید و چند بار به مرخصی آمد. وی سرانجام 19 آذر ماه 1363 به شهادت رسید.
متن وصیت نامه: قطره های خون یک شهید حاوی یک پیام
بسم الله الرحمن الرحيم با درود فراوان به ابراهيم زمان بتشكن قرنمان امام امت خمينى كبير كه هر قطره خونم و هر تپش قلبم نداى او را سر مىدهد و با سلام فراوان به روح تابناك شهداى حق كه با خون پاك خود درخت ثمرمند انقلاب را آبيارى مىكند و ثمره آن يعنى استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى را به ما ارزانى داشتند.
و با سلام و درود بر ملت مسلمان و انقلابى و شهيدپرور كشور اسلاميمان كه با وحدت و صبر انقلابى و زينبگونه خويش تحمل مشكلات را مىكنند و به ابرقدرت هاى شرق و غرب مىفهمانند كه ما روز به روز با محاصره اقتصادى شما قوىتر مىشويم چون با شما سازش نخواهيم داشت. چون مىجنگيم، مىميريم، سازش نمىپذيريم اگرچه قحطى و گرسنگى ما را محاصره نمايد.
خون سرخم، جواب "هل من ناصر ينصرنى" امام است
آرى حسين آموخت مرگ سياه سرنوشت شوم مردم زبون است كه به هر ننگى تن در مىدهند تا زنده بمانند. چه كسانى كه گستاخى آن را دارند كه شهادت را انتخاب كنند مرگ آنان را انتخاب خواهد كرد. و اينك بانگ رساى حسين(ع) كه در كربلاى ايران طنينافكنده است كه مىگويد "هل من ناصر ينصرنى" آيا كسى هست كه مرا يارى كند؟ من فرياد مىزنم كه آرى جوابت را با نثار جان خود خواهيم داد.
از توطئههاى خارجى و داخلى غافل نباشيد
پيام به برادران حزباللهى: برادران، مسئوليت بيشترى بر دوشتان سنگينى مىكند. بيدار باشيد و لحظهاى از توطئههاى خارجى و داخلى غافل نباشيد. آنها مىخواهند حقيقتها را از بين ببرند و انديشهها را پايمال كنند و ظالم ها را پابرجا بنشانند و فكر كنيد كه مسئوليت شما در برابر اين ها چيست؟ يا بايد مرگ سرخ را انتخاب كرد يا مرگ سياه را. مرگ سرخ سعادت و شرف و حرمت براى شماست و مرگ سياه ننگ و ذلت و خوارى. پس در راه رسيدن به سعادت اخروى پند و نصيحت پيامبرگونه اماممان عملى نمودن كارمان، اگرچه به ارزش جانمان تمام شود و در آخر راه امام را بايد رفت.
انتهای متن/