عشقِ کربلا او را به آرزویش رساند
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «گلزار هوشيار» نهم تیر سال 1341 در شهرستان مرودشت در يک سحرگاه تابستانی ديده به جهان گشود. با اين که در تابستان به دنيا آمد اما دلی بهاری داشت. گلزار پنجمين فرزند خانواده بود.
دوران تحصیلی
دوران کودکی را با سادگی و معنويت و نان حلالی که پدر بر سر سفره و با عرق جبين به دست می آورد با خوشی گذارند. او خود می گفت «خداوند مرا با اين نان بزرگ کردی و به حرمت همين نان مرا به آرزويم برسان .» 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. کلاس اول و دوم ابتدايی را در دبستان دانش، روستای آب انار از توابع شهرستان سپيدان گذراند. دوره سوم و چهارم ابتدايی را در دبستان اردشير و پنجم را در دبستان سپاه دانش با موفقیت پشت سرگذاشت. گلزار به همراه خانواده راهی شهرستان مرودشت شد و دوران راهنمايی را در مدرسه داريوش به پايان رساند. او در دوره راهنمايی به علت پرجمعيت بودن خانواده تصميم گرفت در يک کارگاه سراميک سازی مشغول به کار شود و اسم خود را در شيفت شبانه مدرسه ثبت نام کرد. دوران انقلاب با وجود اينکه سن کمی داشت اما به همراه دوستانش در تشیيع پیکر شهدای انقلاب، پخش اعلاميه امام(ره)، راهپیمایی و تظاهرات شرکت می کرد.
برادر، راه مرا ادامه ده
پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضو بسیج شد. ودر گروههای مقاومت فعالانه حضور داشت. گلزار به برادر کوچک خود علاقه زيادی داشت و به او می گفت: «علی رضا جان حفاظت از شهر وظيفه ی ماست. چرا که امام(ره) دستورداده اند از شهر محافظت شود. داداش دعا کن که برادرت زودتر شهيد شود و تو راهم را ادامه دهی.»
عشقِ کربلا او را به آرزویش رساند
مادر اين شهید بزرگوار در خاطره ای می گوید: «گلزار هميشه عشق حسين و سرزمين کربلا را داشت. از همان اوان کودکی به روضه خوان امام حسین(ع) ارادت خاصی داشت و با تمام وجود به سینه زنان احترام می گذاشت. همیشه در کتاب های درسی و دفترها مشقش می نوشت مسافر کربلا با زيارت يا شهادت.»
پس از 18 سال به خانه بازگشت
با آغاز جنگ تحمیلی راهی راهی جبهه جنگ شد و سرانجام 30 بهمن ماه سال 1361 مفقوالاثر شد. پیکر پاکش پس از 18 سال چشم انتظاری به آغوش وطن باز گشت.
انتهای متن/