رویای هر شبم، دیدن روی مادر
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «گلزار هوشيار» نهم تیر سال 1341 در شهرستان مرودشت ديده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. کلاس اول و دوم ابتدايی را در دبستان دانش، روستای آب‌انار از توابع شهرستان سپيدان گذراند. دوره سوم و چهارم ابتدايی را در دبستان اردشير و پنجم را در دبستان سپاه دانش با موفقیت پشت سرگذاشت. گلزار به همراه خانواده راهی شهرستان مرودشت شد و دوران راهنمايی را در مدرسه داريوش به پايان رساند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضو بسیج شد. با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه جنگ شد و سرانجام 30 بهمن ماه سال 1361 مفقوالاثر شد. پیکر پاکش پس از 18 سال چشم انتظاری به آغوش وطن بازگشت.
متن نامه:
بسم الله الرحمن الرحيم خدمت پدر و برادر و مادر گرامی سلام پس از تقديم عرض سلام و سلامتی شما را از درگاه خداوند بزرگ خواهانم. اميدوارم که حالتان خوب باشد. لازم شد چند کلمه برای شما بنويسم. اگر از حال گلزار بخواهی الحمدلله سلامتی برقرار است.
نبرد در زیر باران
پدر جان من در جبهه جنوب هستم. در 65 کيلومتری اهواز خرمشهر هستم و دارد باران می بارد و ما با بعثی نامرد مشغول جنگ هستم و اميدوارم که اسلام پيروز باشد در حقيقت اسلام پيروز است.
رویای هر شبم، دیدن روی مادر
پدر جان در فکر من نباشيد جای من خيلی خوب است. من در فکر شما هستم. چرا نامه نمی نويسی؟ و 1 عدد عکس برای شما فرستادم نمی دانم به دست شما رسيده يا نه؟! مادر در فکر من نباش و مادر گرامی خيلی شب ها خواب تو می بينم در يک شب خواب ديدم که می گفتی قلب مرا شکستی خيلی ناراحت شدم آن شب تا صبح خواب نداشتم از تو می خواهم مرا حلال کنی تا شهادت نصيبم شود.
مراقب برادرم باشید
از عليرضا خيلی مواظبت کن چون در سنگر در کنار من هست می روم تا او را ببوسم يک مرتبه نمی بينمش. اين وصيت من است ناراحت نباشيد از عليرضا خيلی خوب مواظبت کن. قربان شما گلزار هوشيار. عاشورا را به شما تسليت می گويم و در عاشورا ما عزاداری می کنيم و شما هم عاشورا را خوب نظر بدهيد. در هر کاری امام را دعا کنيد خدايا خدايا تا انقلاب مهدی خمينی را نگه دار . مورخ 5 آبان سال 1361 .
انتهای متن/
