حسرتی در دل مانده/ چرا بیش از این عازم جبهه نشدم
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «مصطفی فتحی» 29 آذر سال 1342 در يک خانواده مذهبی و ديندار در روستای لايزنگان داراب دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سرگذاشت و پس از آن جهت گذراندن مقاطع دیگر راهی شیراز شد و دوران راهنمایی و دبیرستان را گذراند. با آغاز جنگ تحميلی به عضويت سپاه پاسداران درآمد و در جهت نبرد با حزب کومله به مريوان کردستان رفت و آن جا به مبارزه با دشمنان و کفار پرداخت. او عاشق شهادت بود و سرانجام 26 اسفند ماه 1361 در کردستان آسمانی شد.
متن وصیت نامه: حسرتی در دل مانده/ چرا بیش از این عازم جبهه نشدم
بسم الله الرحمن الرحيم/ اول با پدرم سخن می گويم: پدر جان اميدوارم که از دست من ناراحت نباشی و مرا حلال کنی می دانم شما برای بزرگ کردنم زحمت زيادی کشيدی ولی هر جا ظلم و ستم هست مبارزه هم هست. بنابراين جای نگرانی نيست شما زحماتتان را به هدر نبرده ايد. من ناراحت هستم که چرا از خواب غفلت بيدار نشدم و زودتر به جبهه های حق عليه باطل نرفتم.
رازی در دل نهفته
پدر جان می دانم حالا که تو از کار افتاده ای می خواستی که اين يک دانه پسرت زير بغلت بگيرد و چرا نمی باشد برای تو و همچنين يار و ياوری باشد اما چه کنم که عشق شهادت مرا ديوانه کرده و مرا ببخشيد که به شما نگفتم که عاشق شهادتم و زياد با شما سخن نگفتم.
یاور مادر
مادر جان تو می خواستی که يگانه اولادت فردا بتواند يار تو باشد و شرمنده ام که عاشق شده ام و چه عاشقی(عاشق شهادت) به خواهرانم بگو که برادرت در راه خدا قدم نهاده است و براه امامان لبيک گفته است و او کاری حسين گونه کرده و شما هم بايد کاری زينب گونه بکنيد و مبارزه عليه کفر و ظلم و ستم ادامه دهيد.
و اما پدر جان از تمام قومان و خويشان برايم حلال بودی بطلبید، خصوصاً از نامزدم و بگوئيد که او به تو در مورد کردستان مجبور بود دروغ بگويد چون عاشق شهادت بود و او را ديوانه کرده بود. همگی برای سلامتی امام دعا کنيد. سخنان امام و دستورهای او را يک به يک انجام دهيد. امام تنها رهبر ما نيست بلکه رهبر تمام مستضعفان جهان می باشد. چون عاشق سپاه بودم و می خواستم بعد از دو سال سربازيم در سپاه ادامه دهم يک آرم سپاه در بالای قبرم بگذاريد و مرا در زادگاهم دفن نمائيد تا پدر و مادرم هر روز جمعه به ديدنم بيايند. والسلام علی من تبع الهدی
انتهای متن/
