فقط رضای خدا، انسان را بس است
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «عبدالرسول مرادی» 17 مهر سال 1340 در خانواده ای متوسط و متدين در شيراز ديده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. تحصيلات ابتدايی و راهنمایی را در مدرسه صالح و دوره متوسطه را در دبيرستان حاج قوام شيراز با اخذ مدرک ديپلم به پايان رساند. پس از آن تحصيلات عاليه را در دانشگاه صنعتی شريف تهران در رشته معماری ادامه داد. در دوران انقلاب همگام با حرکت های اسلامی مردم شيراز بود. با رسيدن به سن سربازی به خدمت سربازی رفت و در تيپ 55 هوابرد مشغول خدمت شد. وی پس از چندی سرانجام 19 اردیبهشت ماه 1361در عمليات ظفرمند بيت المقدس در مصاف با دشمن بعثی در جزيره مجنون به شهادت رسید.
بیشتر بخوانید: براى زندگى، مسیری درست انتخاب کنید
متن وصیت«1»:
بسم رب الشهدا وصيتنامه بنده خدا عبدالرسول مرادی خولنجانی: وَ مَن يُقَٰتِلْ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا(نساء- 74) «و هر که در راه خدای جنگ کند پس کشته يا فاتح گردد بزودی او را اجری عظيم عطا کنيم».
دنیای خاکی
سلام بر مهدی منجی انسان ها و سلام بر تمامی شهيدان. سلام بر امام امت. سلام بر شما پدر، مادر، خاله عزيز. سلام بر تو ای خواهر مهربان، سلام بر شما دو برادر ارجمند، سلام بر محمد حسين خوبم و سلام بر تمامی خانواده و دوستان. اميد دارم حالا که در بين شما نيستم و دستم از اين دنيای خاکی کوتاه شده مرا ببخشيد و حلال کنيد تا شايد از اين کوله بار سنگين گناه که بر دوشم هست کمی کاسته شود.
فقط رضای خدا انسان را بس است
من که با بودنم و زندگی کردنم، نتوانستم خدمتی به اسلام و به مردم مستضعف و بيچاره بکنم، گفتم بروم شايد که با مرگم خدمتی کرده باشم. خود را کوچکتر از آن می دانم که بتوانم شما را نصيحت يا وصيتی بکنم. اما تنها حرف من اين است: إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم شما خدا را و يا بهتر بگويم دين خدا را ياری کنيد تا خدا نيز شما را ياری کند و حقيقتاً که فقط رضای خدا انسان را بس است.
ادای دو رکعت نماز قضا
در آخر از تمام خانواده، دوستان، آشنايان و يا کسانی که اين وصيتنامه را می خوانند عاجزانه تقاضا دارم تا آنجايی که برايشان مقدور است حتی اگر شده دو رکعت نماز قضا برایم بخوانند يا اگر مقدور است يک روز، روزه قضا بروند. از همه التماس دعا دارم. در ضمن حرفهايی را که بايد به تک تک افراد خانواده يا دوستان بزنم در وصيتنامه ای جداگانه نوشته ام.
در مرگم گریه نکنید
يک خواهش: روی سنگ قبرم اسمم را ننويسيد و بجايش بنويسيد (بنده خدا). در ضمن حتماً اين جمله را بنويسيد: الهی اگر يکبار بگويی بنده من، از عرش بگذرد خنده من. دومين خواهش: از همه خانواده و دوستان بخصوص از پدر، مادر، خاله و خواهرم جداً تقاضا دارم که در رفتن من هيچ گريه و زاری نکند تا روح من از آنها راضی تر باشد. بنده خدا، مرادی 16 اردیبهشت ماه 1361 والسلام.
انتهای متن/