باطن قلم، چکيده قدرت نويسندگان است

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «محمدرضا ابولپورور مفرد» 28 فروردين سال  1346 در شهرستان آبادان به دنیا آمد. تحصيلات خود را تا دوم راهنمايی گذراند. با آغاز جنگ تحمیلی با خانواده آبادان را ترک کرده و به شیراز عزیمت کردند. پس از چندی با وجود سن کم راهی جبهه جنگ شد. او علاوه بر حضور در جنگ درس را ادامه داد و موفق به اخذ دیپلم شد. با شرکت در کنکور سراسری در دانشگاه شهيد بهشتی تهران رشته زبان فرانسه پذیرفته شد.

محمدرضا در کنار درسِ دانشگاه جبهه را نیز رها نکرد. وی سرانجام 23 خرداد سال 1367 در عمليات بیت المقدس 7 پس از رشادت و حماسه آفرينی در مبارزه با دشمن بعثی به شهادت رسید.

خاطره روزنوشت شهيد ابولپورور مفرد قسمت 1:

مدت‎‌ها قبل از اعزامم به خدمت نظام وظيفه سربازی با امتياز سپاهی دانش در انديشه آن بودم که خاطرات اين دوره با شکوه و عظمت را با قلم به ظاهر بی‏‎زبان و ساکت بر روی کاغذ بياوريم. باطن قلم که چکيده قدرت نويسندگان و گويندگان است خاطرات مرا در اين دفترچه ثبت کرد و به يادگار باقی گذاشت. تا پيوسته به ياد اين دوره باشم و يادگارش در وجودم زنده بماند.

به تاريخ 20 اردیبهشت سال 1355 و ساعت 12:50 دقيقه پس از انجام مراسم مقدماتی سربازی با اتوبوس از پادگان جمشيدآباد آبادان به قصد پادگان آموزشی گرگان حرکت کرديم. ساعت 12:35 دقيقه در خرمشهر اولين شهر مسير کاروان ما و همسايه شهر عزيز من آبادان برای صرف ناهار و به پيشنهاد بچه‏‎ها پياده شديم و پس از صرف ناهار ساعت 13:40 دقيقه از خرمشهر حرکت کرديم و ساعت 15:30 دقيقه به اهواز رسيديم.

مسافت خرمشهر تا اهواز را در حالت نيمه خواب سپری کردم زيرا اين بيابان چيزی برای تماشا ندارد و من بارها از اين مسافت عبور کرده بودم. در روز حرکت ما تقريباً 4/1 بيابان زير آب حاصل از باران و سيل قرار داشت و بقيه طبق معمول بيابان بود و بيابان پس از اهواز به ساعت 17:40 به انديمشک رسيديم مسافت انديمشک اهواز نيز تقريباً به اندازه خرمشهر و اهواز بود تا تفاوت اين دو مسير در اين بود که جاده اهواز انديمشک سرسبزتر بود. سپس به ساعت 20:30 به تنگه علاوه رسيديم که برای صرف شام از اتوبوس پياده شدم.

تنگه علاوه‎‏ی دارای آب و هوای بسيار خوب و خنک بود. شام چلو و خورشت خورديم و يک دوغ نيز صرف کرديم و به ساعت 9 شب حرکت کرديم. سپس در ساعت 22:45 دقيقه وارد خرم آباد شديم و پس از خرم‏‎آباد به بروجرد رسيديم. پس از عبور از بروجرد به همدان رسيديم البته در هنگام عبور ما به قصد گرگان وضع جاده هراز خوب نبود و تقريباً بسته بود و ما از همدان به سوی گرگان حرکت کرديم و از راه تهران نرفتيم. ما ساعت 2:30 شب به همدان رسيديم. (البته مسير استان لرستان کوهستانی بود.)

ادامه دارد...