سید مهمان چند روزهی مادر
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «سيد غضنفر پارسایی» سوم خرداد سال 1343 در روستای مشايخ دشمن زياری در خانوادهای مذهبی و متدين ديده به جهان گشود. وی در روستا تحصيلات خود را آغاز کرد و همراه با ادامه تحصيل به امرار معاش خود و خانواده پرداخت.
نماز اول وقت
سیدغضنفر محبت و علاقه فراوانی به خانواده خود داشت و از همان کودکی عشق به اهل بيت و خداوند عزوجل و قرآن در وجودش موج میزد. او روی مسئله نماز اول وقت حساس بود و هميشه در خانه و در اجتماع از نماز میگفت و افراد را به خواندن آن دعوت میکرد. کلاس پنجم ابتدايی با اين که دانش آموز بسيار نمونه و موفق در درس خواندن بود در کار و فعاليتهای ديگر در روستا هم موفق بود و در واقع او هم پسری، درس خوان و هم کارگری موفق بود.
مهمان چند روزه مادر
مادر اين شهيد بزرگوار در خاطرهای میگويد: «غضنفر عاشق جبهه و جنگ بود ولی بخاطر پایین بودن سنش از رفتن او به جبهه ممانعت میشد. او سهبار برای رفتن به جبهه به شيراز رفت که در آخر موفق شد تا نظر آنان را برای اعزام جلب کند.
غضنفر به همراه دو نفر از دوستانش از روستا به سمت شيراز حرکت کرد. او دوره آموزشی را در سپيدان گذراند. پس از مدتی به خانه آمد و گفت: مادر من چند روز بيشتر مهمان تو نيستم و بايد به کمک برادران خود در جبهههای جنگ حق عليه باطل بروم و اين پيام رهبر بزرگوارمان امام خمينی میباشد.»
وی در ادامه میگويد: «آن چند روز شوق و اشتياق خاصی را در چهره فرزندم میديدم. همیشه وقت نماز با صدای بلند اذان میگفت و پس از آن نماز میخواند. هنوز صدای اذانش یا صدای آخرین کلامش در گوشم زمزمه میکند. انگار خودش میدانست که آخرين وداع است و من هرگز نخواستم برای منصرف کردن او از رفتن به جبهه مانعی باشم. آخرين نامه و وصيت خود را 1 آبان سال1361 نوشت.»
شهيد «سيد غضنفر پارسایی» سرانجام 18 آبان سال 1361 در نبرد دليرانه عليه مزدوران بعثی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
انتهای متن/