شاعر و نویسنده دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد:
چهارشنبه, ۲۵ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۲۰
به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی به سراغ نویسنده و شاعر دفاع مقدس می رویم. این نویسنده گرانقدر در گفتگو با خبرنگار نویدشاهد به معرفی کتاب‌هایی که تا کنون به رشته تحریر در آورده است می پردازد.

به گزارش نوید شاهد فارس،  به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی به سراغ نویسنده و شاعر دفاع مقدس می رویم. او برادر شهید حمید کیوانی است برادری که دستی در قلم داشت و سال‌ها برای دفاع از میهن اسلامی با دشمن بعثی جنگید.

این نویسنده گرانقدر در گفتگو با خبرنگار نویدشاهد به معرفی کتاب‌هایی که تا کنون به رشته تحریر در آورده است می پردازد.

گفتگو

حسین کیوانی در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد اظهار داشت: سال 1348 در نی ریز به دنیا آمدم. تحصیلاتم را تا مقطع کارشناسی در رشته زبان و ادبیات فارسی گذراندم. 2 سالی را در کسوت معلمی و بیش از 10 سال در روابط عمومی آموزش و پرورش نی ریز و ناحیه 4 شیراز خدمت کردم و اکنون بازنشسته فرهنگی هستم.

 

وی در پاسخ به این سوال که چه چیزی موجب شد تا به نویسندگی روی بیاورید گفت: زمانی که دبیرستانی بودم انشاهای خوبی می‌نوشتم. آن زمان بود که نویسندگی در وجودم جرقه زد. معلم‌ها نیز مشوق بنده در این امر بودند. برادر شهیدم«حمید» نیز نویسنده خوبی بود و قلم خیلی خوبی داشت.

این نویسنده پرتوان در ادامه به معرفی اولین کتابی که به چاپ رسانده است پرداخت و عنوان کرد: اولین کتابی که تصمیم به نگارش و چاپ آن گرفتم، نوشته‌های برادر شهیدم «حمید کیوانی» بود. این کتاب در 5 بخش با این عناوین «مقالات، دل نوشته‌ها، یادداشت‌های پراکنده، نامه‌ها و حکایت یاران رفته و وصیت‌نامه» گردآوری شد که به همت بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس با عنوان «راهی به سوی اقیانوس» به چاپ رسید؛ و اکنون با یک بازنویسی با عنوان «روایت شیدایی» در دست چاپ است.

گفتگو

وی در ادامه با اشاره به اینکه تا کنون 13 کتاب را به رشته تحریر درآورده‌ است افزود: کتاب زمزمه های زخمی گزیده‌ای از اشعار آیینی و مناسبتی «دفاع مقدس ، شهدا و..» است که انتشارات صریر وابسته به بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس استان فارس منتشر شد؛ و کتاب «ترکش های بی تکرار» مجموعه ترانک‌هایی است که به مقایسه شرایط قبل و بعد از جنگ تحمیلی می‌پردازد. «زخم‌های سپید» نیز سال 1383 با محتوای دفاع مقدس و با حمایت نیروی مقاومت بسیج تهران به چاپ رسید. «یاد یک مسافر» سال 1382 به درخواست خانواده شهید «محمدجواد صادقی» از شهدای شهرستان فسا قلم خورد و «آدم ها در آینه های امروز» به صورت نثر ادبی انواع آدم‌ها را در قالب‌های گوناگون و از زوایای مختلف روایت می‌کند.

کیوانی از ارادت خود به حاج قاسم سلیمانی گفت و ادامه داد: کتابی را با عنوان «باران کویر» که 160 رباعی را در بردارد به حاج قاسم سلیمانی تقدیم کردم با این عنوان که «سردار دیار کویر، کریمان کرمان، حاج قاسم سلیمانی.»

گفتگو


وی در ادامه گفت: کتاب رمان «چنارشاهی» زندگی خودم و برادر شهیدم را روایت می‌کند. روزی که او به جبهه رفت تا خبر شهادتش وفات پدر و مادر و...

گفتگو

در ادامه کیانی از زندگی برادر روایت کرد و گفت: حمید يکم فروردين سال 1339 در شهرستان نی‌ريز به دنیا آمد. او فرزند سوم خانواده بود. ما در خانواده‌ای تربیت یافتیم که مقید به دین مبین اسلام بود از این رو از همان ابتدای کودکی با اسلام و قرآن آشنا شدیم.

حمید تحصيلات خود را از 7 سالگی آغاز کرد. او در دوران راهنمايی علاوه بر فراگيری درس و مدرسه به شاگردی مکتب انقلاب در آمد و کم کم با انقلاب آشنا شد و در تشکل‌های مردمی و مذهبی توانست به سهم خود در به ثمر رسيدن انقلاب اسلامی نقش ايفا کند. دوران دبيرستان شاگردی ممتاز بود که با معدل 19 موفق به اخذ مدرک ديپلم شد. سال 1360 به خیل سبزپوشان سپاه پاسداران شهرستان نی‌ریز پیوست. دو سال به عنوان مسئول واحد اطلاعات سپاه نی‌ريز مشغول انجام وظيفه شد و مدتی را هم به عنوان قائم مقام فرماندهی سپاه نی‌ريز مشغول خدمت بود.

زمان خدمت در سپاه شجاعانه با عناصر جنبشی ضد انقلاب و خوانين و اشاعه دهندگان فساد و مواد مخدر مبارزه کرد. او 22 بهمن سال 1362 از طريق سپاه پاسداران عازم جبهه نبرد شد و در عمليات فتح المبين شرکت کرد. همان سال در کنکور شرکت کرد و 1363 در رشته رياضی کاربردی دانشگاه اصفهان پذيرفته شد.

پس از یک ماه حضور در دانشگاه با دوستانش راهی جبهه نبرد شد و سرانجام 27 بهمن ماه سال 1364 در عملیات والفجر 8 محور جاده فاو _ ام القصر به شهادت رسيد و مفقود شد. پيکر پاک و مطهرش پس از 11 سال مفقوديت 6 آبان ماه 1375 به وطن بازگشت و در جوار ديگر يارانش به خاک سپرده شد.

گفتگو

از او پرسیدم خبرشهادت برادر را چه کسی به شما داد در جوابم گفت: دوران دبیرستان را می گذراندم. یک روز که در مدرسه بودم، پسر عمه‌ام غلامرضا نصرتی خبر شهادت برادر را به من داد. «غلامرضا جانباز بود که بعدها به شهادت رسید.» برادرم مفقودالجسد بود تا اینکه پس از 11 سال پیکر پاکش به دیار نی ریز بازگشت.

زمان بازگشت پیکرش به نی ریز هرچه به پدر اصرار کردیم که پیکر حمید را نبیند، راضی نشد. او بی تابی می کرد و به محض دیدن پیکر برادر آن هم پس از 11 سال، حالش بد شد و پس از 3 ماه به برادر شهیدم پیوست. مادر نیز در فراق دو عزیز سوخت و پس از 7 ماه آسمانی شد و در جوار پدر و برادر آرام گرفت.

گفتگو

تازه های نشر

کیوانی در پایان از تازه های نشر خود گفت و عنوان کرد: «مشق‌های عاشقی» گردآوری و تدوین مجموعه اشعار شاعر شهید «مجید محمدزاده نی ریزی» و «سایه های سپیدار»، «از قلم افتاده‌ها»، «تعبیرات کنایی در زبان مردم نی ریز» و «ره توشه‌های باران» در دست چاپ است.

تهیه و تنظیم گفتگو: صدیقه هادی‌خواه

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده