به دنبال گوهر تقوی
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «داریوش کیانی» سال 1349 در روستای مشتكان شهرستان ممسنی در خانواده پاك و متدين ديده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدايی و راهنمايی را با موفقيت به پايان رساند. احمد برای ادامه تحصیل راهی ممسنی شد و دوران دبیرستان را در مدرسه روحانینیا پشت سرگذاشت. سال سوم دبيرستان بود كه سنگر جبهه را به سنگر مدرسه ترجيح داد و یکم آبان ماه 1363 جهت پاسداری از اسلام و ميهن اسلامی عازم جبهه نبرد شد. وی سرانجام دهم بهمن ماه 1363 در محل پاسگاه زيد به آرزوی ديرينهاش رسيد و شربت شهادت را نوشيد.
متن وصیت «5» : مادرم مرا غسل دهد
بسمه تعالی دوست دارم موقعی شهيد شوم مادرم بيل به دست بگيرد و مرا به خاک بسپارد و مرا غسل دهد و اين شيری که به دهان من نهاد حلالم کند و حساسيتی که روی مادرم داشتم بعد از خدا بود و دوم برادرم مهرداد با لباس پاسداری پيشاپيش جنازهام حرکت کند و سوم آنکه پدر پيرم و خواهرانم مرا حلال کنند که هر چند در اين ايام برای شما مردی خدمتگزار نبودم ولی از عزت و شکوت خودشان ببخشند.
و چهارم آنکه تمام دوستانم که با آنها آن طوری که باشد خوش اخلاقی نشان ندادم مرا کاملا به بزرگواری خودشان ببخشند. ای برادر و خواهر و مومنی که اين وصيت نامه را قرائت میکنی نگاهی به دور خودت کن و فکر کن که ما همه رفتنی هستيم اگر دنيا جای ماندن بود خاتم الانبياء صل اله میايستاد.
به دنبال گوهر تقوی
ای ملت عزيزم آن چيزی که حقير به عنوان يک بنده گناهکار و مفسد از شما میخواهم که با مکارم و اخلاق خود بيشتر بهره ببريد تا به وسيله اين مکارم و نيکیها به خدا تقرب بجوئيد و گوهر تقوی را پيدا کنيد که گنج معرفت و ادب و بصيرت همان است ای آن کسی که عاشق معشوق هستی به ياد آن روزی که سخت از مادر متولد شدی و سخت هم بايد بروی پس بدان بازگشتمان به سوی اوست همانا آن دانا و آگاهست.
ای خدای که من عاشق و تو معشوق و تو خالق و ما مخلوق و تو معبود و من عبد و تو احسان کننده و من عصيان کننده اکنون به عظمت لايزال خودت قسمت میدهم که من يک بنده پشيمان و نادمم و اقرار میکنم بر گنهکاريم پس در همين حال میدانم که تو رحمان و رحيم و توبه پذير هستی و ما مخلصانه و صالحانه به سويت میآئيم ما را بپذير.
انتهای متن/