شهید«موسی رنجبرنجفی» در قسمتی از وصیت نامه اش می نویسد: ای کاش پدرم یک فرزند دیگر می داشت که سنگر بنده را پر می کرد افسوس که تنها هستم و برادر دیگری ندارم. ولی شما برادران زهکی شما که می توانید سنگر را پر کنید و خالی نگذارید حق خود را ادا نمایید و رضایت خدا را به سوی خود جلب کنید تا از شما راضی و خشنود شود خداوند.

به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، شهید«موسی رنجبرنجفی»، سوم اردیبهشت 1344، در روستای ملاحسین از توابع شهرستان زابل دیده به جهان گشود. پدرش محمد، کارگر بود و مادرش صغری نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. یکم خرداد 1367، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. پیکر وی را در گلزار شهدای شهر زهک از توابع شهرستان زابل به خاک سپردند.

رضایت خداوند را جلب کنید

بسم الله الرحمن الرحيم

وصیت نامه نجفی پاسدار وظیفه

خدمت پدر و مادرم سلام عرض می کنم.

به نام الله پاسدار حرمت خون پاک شهیدان و در هم کوبنده مستکبران با درود و سلام بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و سلام بر کسانی که در راه اسلام خدمت می کنند و سلام بر شهیدان اسلام از صدر تا کنون که راه آنها ادامه دارد.

 پس از تقدیم عرض سلام سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواسته و خواهانم و امیدوارم پدر جان و مادر جان حال شما خیلی خوب بوده باشد و هیچگونه ناراحتی را برای خود احساس نکنید و پدر جان و مادر جان حلال کنید بنده را مادر شیر خود را حلال کنید پدر جان زحمات خود را حلال کنید و خواهرم خورشید سلام و حلال کنید عمه ها سلام. كلاً همه شما حلال کنید همه خویشان و قومان بنده را حلال کنید. چون اذیت و گناه زیاد نموده ام.

 ای کاش پدرم یک فرزند دیگر می داشت که سنگر بنده را پر می کرد افسوس که تنها هستم و برادر دیگری ندارم. ولی شما برادران زهکی شما که می توانید سنگر را پر کنید و خالی نگذارید حق خود را ادا نمایید و رضایت خدا را به سوی خود جلب کنید تا از شما راضی و خشنود شود خداوند. من از رضا غفران مقصود ٦٧٠٠ تومان (شش هزار و هفتصد تومان) قرض می خواهم و از بنده در عوض ۱۵۰۰ تومان (هزار و پانصد تومان) مراد علی ده مرده از من قرض می خواهد قرض او را بدهید و بنده را در زهک دفن کنید.

سلام پدر، مادر و خواهرم خورشید و دایی جانها و عمو جان حیدر و حاجی ابراهیم و غلامحسین. دفترچه ها را بر می دارید و پول را از بانک بر می دارید و برایم خرج کنید. عمه جان سلام جمعاً كل خانواده و پسر عموها همه شما سلام و حلال کنید. خوشا کسانی که در این راه رفته اند و از این دنیای فاسد سفر کردند و به جای ابدی رفته اند از ایــن مشکلات راحت شده اند و حال خاطری آسوده دارند همگی شما مرا را حلال کنید.

برادر موسی رنجبر نجفی که داوطلب به جبهه رفته ام در حالی که تک فرزند خانواده هستم از خاش خودم رفته ام یاد من بود ۷۵ تن داوطلب بودند. اما ۳۰ تا بیشتر نیاوردند همه شما اینطور باشید.

سلام بر حسین شیخ حسینی برسانید کل خانواده او را.

با تقدیم احترام موسی رنجبر نجفی

٦٧/٢/١٩

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده