امضاء شهادت نامه به دست پدر
به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «آیت اله رجبی» سوم خرداد سال 1342 در روستای آسپاس شهرستان اقلید دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و دوران تحصیلی را تا کلاس پنجم ابتدایی با موفقیت پشت سرگذاشت. پس از آن جهت امرار معاش به کار مشغول شد. با آغاز جنگ تحمیلی عضو سپاه پاسداران شد و عازم جبهه جنگ شد. وی پس از مدتها رشادت سرانجام ششم بهمن سال 1363 به شهادت رسید.
متن وصیت «2» : امضاء شهادت نامه به دست پدر
پدر عزيزم: درود خدا بر تو باد كه با امضاء نمودن رضايتنامه براى من در حقيقت شهادت نامه مرا امضاء كردى. مادرم كوه باش و چون كوه استقامت كن، لحظهاى از نام و ياد خدا غافل مباش در راه دين بكوش كه هر چه بكوشى باز كم است. قامتت را بلند گير و نداى اللهاكبر خمينى رهبر سر دِه و فرياد شهيدان راه خدا را به مردم برسان كه همانا فرياد ما پيروى كردن از خدا و قرآن و خمينى است.
پدر، مادر، خواهر و برادرانم امكان دارد اتفاقى واقع شود كه جنازه من بدست شما نرسد. آنگاه بهياد شهداى كربلا بيفتيد و ناراحتى به خود راه ندهيد و هر وقت دلتان گرفت به گلزار شهدا برويد و به مزار اين همه شهيد بنگريد آنوقت درد خود را فراموش خواهيد كرد.
در پايان از همگى مىخواهم كه در هر حال پيرو ولايت فقيه باشيد و هميشه روحانيت را سرمشق خود قرار دهيد و با كفار و منافقين و با آمريكا و شوروى و ديگر قدرتهاى شيطانى با تمام قوا بجنگيد و انتقام خون شهيدان را از آنها بگيريد و در نمازهايتان امام را دعا كنيد و همچنين از همه مىخواهم كه مرا حلال كنند و از دوستان و آشنايان و همه كس بخواهيد كه مراحلال كنند.
سلامتى امام و شما و طول عمر پربركت برايتان آرزو مىكنم. همچنين كه على عليه السلام مى فرمايد «و اللّه ِ ما فَجَأني مِن المَوتِ وارِدٌ كَرِهتُهُ ، و لا طالِعٌ أنكَرتُهُ ، و ما كنتُ إلاّ كقارِبٍ وَرَدَ ، و طالِبٍ وَجَدَ» یعنی به خدا سوگند، كه پيكى از مرگ ناگهان بر من نيايد كه آن را خوش نداشته باشم و نه سرزنندهاى كه آن را نشناسم. بلكه من (نسبت به مرگ) چون تشنه كامى هستم كه به چشمه آبى رسد و جوينده اى كه (گمشده اش را) بيابد و آنچه نزد خداست براى نيكوكاران بهتر است.
برای من همان رخ داده كه مىخواستم. به آرزوى خودكه شهادت است رسيدم. مثل كسى كه شب تاريك در جستجوى آب در صحرايى مىگردد و ناگاه چاه آبى و يا سرچشمهاى پيدا مىكند. من مثل جويندهاى كه به مطلوب خود نايل شده دادند. حافظ به همين جمله ها نظر دارد آنجا كه مى گويد:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند و اندر آن خلوت شب آب حياتم دادند
چه مبارك سحرى بود و چه فرخنده شبى آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند
با آرزوى پيروزى نهايى براى رزمندگان اسلام و سلامتى و طول عمر براى امام. پاسدار اسلام آيت الله رجبى.
انتهای متن/