نامه شهید «هدایت اله ملک نسب»
شهید «هدایت اله ملک نسب» در نامه‌ای خطاب به خانواده می‌نویسد: «مادر و پدر عزيزم حقيقتی هميشه می‌خواهم برايتان بنويسم و آن حقيقت اين است که هميشه با خود فکری شيرين می‌کنم و از خدا می‌خواهم به درجه رفيع شهادت برسم و باعث سربلندی شما و ميهنم شوم و...» متن کامل نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

جشن شهادتم را بگيريد و برايم سبز بپوشيد

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد«هدايت اله ملک نسب» هشتم آذر سال 1342 در شهرستان سپيدان دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران طفوليت راهی مدرسه شد و تا مقطع سوم راهنمايی تحصیل کرد. با رسیدن به سن قانونی به خدمت سربازی رفت و در کنار ساير همرزمان از ميهن اسلامی پاسداری و حراست کرد. وی سرانجام پس از رشادت های فراوان 15خرداد سال 1363به شهادت رسید.

متن نامه:

بسم الله الرحمن الرحيم با عرض سلام خدمت خانواده گراميم به خصوص خدمت پدر و مادر مهربانم، اميدوارم که حالتان خوب باشد و هيچ گونه ناراحتی نداشته باشيد.

من نيز حالم خوب است، فقط اين روزها مثل بقيه روزها بر سر ما تير باران هست و ما هم جواب دشمن را می‌دهيم و اميدوارم که هرچه زودتر پيروزی نصيبمان شود و به سوی ميهن پاکمان بازگرديم.

فکر شیرین شهادت

مادر و پدر عزيزم حقيقتی هميشه می‌خواهم برايتان بنويسم و آن حقيقت اين است که هميشه با خود فکری شيرين می‌کنم و از خدا می‌خواهم به درجه رفيع شهادت برسم و باعث سربلندی شما و ميهنم شوم؛ هميشه می‌گويم شايد اين نامه آخر من برای شما باشد. شايد آخرين سلام من به خانواده و قوم و خويشان به خصوص پدر و مادرم باشد. برای همين می‌گويم که چند عکس يادگاری برايتان می‌فرستم، شايد برنگشتم.

برای همين وصيت می‌کنم که اميدواريم به آن جامه عمل بپوشيد، به خصوص روی سخنم با شما هست مادر عزيزم که اگر خدا خواست و من به آرزويم رسيدم و به شهادت رسيدم برايم بی تابی نکن.

خواهش می‌کنم برايم لباس سياه نپوش، اگر خواستيد يادم کنيد، جشن شهادتم را بگيريد و برايم سبز بپوشيد. نمی‌خواهم هيچ کدامتان برایم اشک بريزيد بلکه شادی کنيد.

بوسه بر دستان پدر و مادر

از برادرهايم می‌خواهم که هميشه پدر را در کارهايش ياری کند و هيچ‌گاه پدر و مادر را تنها نگذاريد. به خدا قسم من اين ها را نمی‌نويسم که شما را ناراحت کنم، ولی با خود می‌گويم شايد ديگر شما را نديدم و نگران هستم که خود را بخاطر رفتن من عذاب دهيد؛ برای همين اين نامه را نوشتم که خيالم راحت شود.

خوب ديگر بيش از اين مزاحم وقت گراميتان نمی‌شوم و از همين‌جا همگی‌تان را می‌بوسم، به خصوص دست پدر و مادرم را به خاطر همه زحمت‌هايی که برايم کشيده‌اند، می‌بوسم و به خدای منان می‌سپارمتان.

سلام همه خواهران و برادران و قوم و خويشان را برسانيد. ديگر وقت نوشتن ندارم چون شايد هر لحظه دشمن حمله کند پس به اميد ديدار شما عزيزان و در آرزوی رسيدن به شهادتم. در ضمن برايم نامه بنويسيد اگر زنده بوديم جواب نامه‌تان را می‌دهم. برايم دعا کنيد. من الله توفيق. کوچک شما هدايت الله ملک نسب 12 اردیبهشت 1363 .

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده