وصیت شهید رحمت‌اله حيدری «2»
شهید «رحمت‌اله حيدری» در وصیت خود می‌نویسد: «اى خداى من سپاست می‌گويم از آنكه نور عشقت را در قلب من تاباندى و اين قلب سرد خاموش را با نور عشق فروزانت روشن گردانيدى و قلب پرتلاطم مرا با يادت آرامش بخشيد و...» متن دوم وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

قلب سردم با نور عشقت روشن شد

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «رحمت اله حيدری» 12 مرداد سال 1346 در روستای آهنگری شهرستان نورآباد ممسنی در خانواده‌ای ساده و بی آلایش ديده به جهان گشود.

در هفت سالگی به مدرسه رفت و تحصيلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای آهنگری با موفقیت به پایان رساند. پس از گذراندن دوران راهنمايی به شهرستان نورآباد رفت و در رشته ریاضی به تحصیل مشغول شد. با آغاز جنگ تحمیلی عزم خود را جزم کرد که به جبهه برود ولی به خاطر شرایط سنی از رفتنش ممانعت شد. پس از چندی با دست بردن در شناسنامه عازم جبهه شد. وی سرانجام 17 خرداد سال 1362 در درگیری با کومله به شهادت رسید.

متن وصیت «2»: قلب سردم با نور عشقت روشن شد

بسم الله الرحمن الرحيم، اميدوارم كه خون سرخم بر خاک پاک خون شهيدان آغشته ميهنم بسرايد: الله اكبر خمينى رهبر. اى قادر متعال سپاست می‌گويم، اى آفريدگار توانا از آنكه مرا سعادت آن بخشيدى كه در راهت قدم بردارم و براى تو به جهاد و تلاش دست بازم، هزاران بار سپاست می‌گويم.

اى داناى بخشنده تو مرا توفيق آن دادى خويشتن خويش را درک كنم، پى ببرم كه مرا براى چه آفريده‌اى و آنگاه سعادتم بخشيدى كه از ميان فراوان راه‌هاى موجود زندگيم شاه‌راه ايثار حسين گونه بپذيرم.

اى خداى من سپاست می‌گويم از آنكه نور عشقت را در قلب من تاباندى و اين قلب سرد خاموش را با نور عشق فروزانت روشن گردانيدى و قلب پرتلاطم مرا با يادت آرامش بخشيدى، بدرستی‌ كه «الا بذكر الله تطمئن القلوب» اى خداى بزرگ كنون بنده شرمسارت تو را به‌ خاطر آنچه كه خواستم و اجابت نمودى و آنچه كه نخواسته بودم بواسطه لطف و كرمت عطا نمودى سپاس مي‌گويم.

خدايا تو را به جلال و كرمت سوگند می‌دهم كه لحظه‌اى اين بنده‌ حقير را به‌حال خود وامگذارى تا آنكه بى‌لطف تو تباهم و شكر و سپاس خداى را كه برآدمى منت نهاد تا خود انتخابگر راه خود باشد.

ما كه وارث راه حسينم نبايد مرگ با خوارى را انتخاب كنيم

در اين زمان كه دين حق و حقيقت در خطر است و تمام دولت‌هاى كفر پيشه جهان كمر به نابودى آن گرفته‌اند و در اين زمان كه كشور جمهورى اسلامى مورد حمله‌ دشمنان خدا قرار گرفته وظيفه شرعى خود دانستم كه پا در چكمه كنم و دين خدا را يارى كنم و به نداى حسين زمان ‌رهبر دينم و در كربلاى ايران جان بى‌قابل خود را نثار دين و راه حسين(ع) نمايم، چون می‌دانم كه مرگ سرخ و با شرافت بهتر از زندگى با خوارى و با ذلت است.

ما كه وارث راه حسينم نبايد مرگ با خوارى را انتخاب كنيم. پس اين راه را انتخاب كردم و چون اينطور پيش آمده كه آمريكاى جنايتكار بوسيله مزدور و ژاندارمش در منطقه صدام به خاک ميهن اسلامى ما تجاور كرده اين وظيفه ما است كه از كشور و انقلابمان محافظت و دفاع كنيم.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده