امیدوارم که با نثار آخرين قطره خونم درخت انقلاب را بارور كنم
به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «حبیباله عباسزاده جهرمی» 25 خرداد سال 1343 در شهرستان جهرم دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی را تا مقطع دیپلم در رشته تجربی گذراند سپس راهی حوزه علمیه شد. با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه جنگ شد و سرانجام یکم مرداد سال 1362 در عملیات والفجر دو در منطقه حاج عمران به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای رضوان جهرم به خاک سپرده شد.
متن وصیت:
بسم الله الرحمن الرحيم إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ. آنان كه گفتند «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!»
با توجه به آيهاى كه در بالا آمده است ما جز براى خدا و پيروزى اسلام در اين راه قدم ننهادهايم و در اين راه متحمل هر چيزى هستيم و اين براى ما ثابت شده است كه در اين راه چه بكشيم و چه كشته شويم هر دو پيروزى است.
من با احساس موقعيت حساس مملكت و نداى هل من ناصر ينصرنى از حلقوم مبارك خمينى بت شكن كه بايد در جنگ شركت كرده و جنگ را به همين زودى به پايان رسانيم؛ احساس كردم با اينكه پايگاههاى ما مثل قبله اول بهدست كفار و از اين بدترها افتاده است و بىشرمى را به حد اعلا رساندهاند و به كشور اسلامى ما تجاوز كرده و به ناموس و آبروى ما حمله كرده و تجاوز كردند ماندن من در خانه ننگ است و اميدوارم كه در اين راه، خدا مرا استوار بدارد كه با نثار آخرين قطره خونم درخت انقلاب را بارور كنم و خدايا تو شاهد باش كه جز در راه رضاى تو براى من هيچ چيز ديگر مطرح نيست.
و اى خدا به وحدانيتت قسم ياد مىكنم كه جز پيروزى امام امت خمينى بتشكن كه امام هم حرفهايش به جز حرفهاى رسول خدا و ائمه اطهار نيست. عاجزانه از شما مردم فهیم میخواهم كه سخنان اين مرد خدا را از دل و جان بپذيريد و پروردگارا به خون شهيدان قسم كه راه آنها را با قطره قطره خونم پاسدار خواهم بود.
و در رابطه با شهيدان سخنى دارم: قطرات خون شهيدان خورشيدها ساخته تا با درخشش و در دست گرفتن پرچمهاى خونين آنها(شهدا) پيش رويم و صدام و صداميان همه دشمنان را به جهنم واصل گردانيم. شهيدان ما سراغ بازارى رفتند كه اين بازار قدرت جذب دارد و اين بازار ابدى آخرت است و آنچه در آن مىباشد شهيدانمان روحشان را به آرزوى شهادت پرورده بودند.
و تو اى مادر، تقاضاى عاجزانهام از تو اين است كه از مرگ من ناراحت نشوى كه خون من سرختر از خون على اكبر حسين(ع) نيست و همچنين تو اى پدر و اى پدر و مادر مرا ببخشيد كه خيلى به گردن من حق داريد و حق شما را ادا نكردهام و تقاضاى عاجزانه من از شما دوستان اين است كه ممكن است من غيبتى تهمتى به كسى زده باشم من به غير از بخشيدن اينها چيز ديگرى از شما نمىخواهم و اگر از طرف من ظلمى به كسى شده و درگيرى لفظى پيش آمده مرا حلال كنيد.
تقاضاى من از حزب الله و مردم هميشه در صحنه اين است، همانطورى كه نگذاشته اين ضد انقلاب در شهر رشد كند اكنون هم نگذاريد نفس بكشند و اين نعمت بزرگ آيت اللهى عزيز را حفظ كنيد نه تنها بوسيله نگهبانى بلكه پاى تفسيرايشان را نيز پركنيد والسلام على تبع الهدى 27 اردیبهشت سال 1362 .
انتهای متن/