وصیت شهيد رضا دهقانی
شهيد رضا دهقانی در وصیت خود می نویسد: «برايم دعا كنيد و لباس سياه مپوشيد كه من زندگى جاويدى يافتم و شما بايد شاد باشيد...» متن کامل وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

وصیت

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «رضا دهقانی» 12 خرداد سال 1342 در شیراز دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی گذراند. پس از آن ترک تحصيل کرد و به کشاورزی مشغول شد. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی راهی جبهه شد و سرانجام 15 آبان 1361 در منطقه عین خوش به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای امامزاده حسن شیراز به خاک سپرده شد.

متن وصیت:

بسم الله الرحمن الرحيم ولاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ اينگونه فكر نكنيد كه كسانی كه در راه خدا كشته شده‌اند مرده‌اند بلكه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزى
مى‌خورند. خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار.

ابتدا سلام برشما پدر و مادر مهربان و رنجديده و غم‌پرورم. سلام مرا بپذير و مرا حلال كنيد كه نتوانستم ذره‌اى ازمحبت‌هاى شما را جبران كنم. پدر و مادر من اولين فرزند شما هستم كه به پيشگاه خداوند هديه مى‌دهيد مبادا براى شهادتم اشكى بريزيد براى آمرزش گناهانم‌ اشك بريزيد و در دعاها و نمازهايتان برايم طلب مغفرت كنيد.

پدرم مبادا روحيه قويت را ببازى و تابع احساسات شوى و دشمنان را شاد كنى تا آنجا كه مى‌توانى از اسلام و انقلاب و روحانيت دفاع كن تا چشم دشمنان اسلام كور شود. مادرم تو را به فاطمه زهرا(س) قسم مى‌دهم كه براى شهادتم گريه و زارى نكن. تو بايد افتخار كنى كه فرزندت در راه خدا به اين مقام والا رسيده و من هم افتخار مى‌كنم كه در دامن مادرى همچون تو پرورش يافتم و به اين مقام بزرگ نايل گشتم. مبادا كفران كنى لطف خدايى را. مبادا كم كنى شكرهاى خود را. مبادا كم كنى اجر خود را،

مبادا صبر تو را شيطان برد تو بايد فخر بر عالم كنى مادر، شادان كه فرزندت فداى راه حق گردد. نمى‌خواهى تو اى مادر كه فرزندت به جاى مرگ خفت بار و ننگ‌آور به‌جاى مرگ در بستر شهيد راه حق گردد. مخور غم مادرم شادى كن براى صبح پيروزى و تعجيل فرج امام زمان(عج) كه نزديك است و براى سلامتى رهبر دعا كن و سلام به برادران عزيزم شما هم مرا حلال كنيد كه رضاى شما را هم نتوانستم جلب كنم برادران عزيز ماه رمضان را غنيمت شماريد و نهايت فضل و بركت و استفاده را از اين ماه خدا ببريد كه من حقير در اين ماه افضل و ماه ميهمانى خدا در دانشگاه امام حسين(ع) راه حق و صراط مستقيم را ميان تاريكی‌ها وذلالت‌ها باز يافتم و اين راه روشن را ادامه‌ دادم تا به لقاءالله رسيدم.

و شما اى خواهران: زينب‌وار زندگى كنيد و كودكان حزب الهى تربيت كنيد و براى من گريه نكنيد. برايم دعا كنيد و لباس سياه مپوشيد كه من زندگى جاويدى يافتم و شما بايد شاد باشيد و در آخر از همه حلاليت مى‌طلبم به تمام فاميل‌ها و آشنايان بگوييد كه هر بدى و رنجشى از من ديده‌اند ببخشند و حلال كنند و در آخر شما را به خداى بزرگ مى‌سپارم و از خدا مى‌خواهم كه به شما صبر عنايت بفرمايد. دوست دارم شمع باشم در دل شب‌ها بسوزم روشنى بخشم به جمعى و خودم تنها بسوزم حاضرم در راه دين از تن جدا گردد سرم من بميرم باك نيست اما بماند رهبرم. والسلام رضا دهقانى 24 مهر سال 1361.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده