امروز وطنم در خطر است باید با خونم درخت اسلام آبیاری شود

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «عبدالخالق امیری» دوم فروردین سال 1343 در روستای بند امیر شهرستان مرودشت دیده به جهان گشود. هفت سالگی به مدرسه رفت و تحصیلات را تا مقطع پنجم ابتدایی گذراند سپس ترک تحصیل کرد و به کار پرداخت. پس از مدتی به عنوان شوفر کامبین مشغول به کار شد. با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه شد و سرانجام یازدهم دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای بندامیر مرودشت به خاک سپرده شد.

متن وصیت «1» :

بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، خون می‌دهیم و خاک پاک وجود را حفظ می‌کنیم /جان می‌دهیم و از ناله جان دفاع می‌کنیم.
پدر و مادر عزیز و مهربانم با عرض سلام و سلامتی شما را از خداوند می‌خواهم امیدوارم که مرا ببخشید و این زحمات زیادی که برای من کشیدید را خداوند حلال کند. پدر و مادر عزیزم از اینکه در این چند سال که مرا بزرگ کردید و برای من زحمات زیادی کشیدید که حتی نتوانستم کوچکترین خدمتی در حق شما انجام دهم، ایزد منان این حق را از گردن من حلال کند.

ناراحتم ولی چه کنم که امروز وطنم در خطر است باید با خون خود درخت اسلام را آبیاری کنم و از خداوند متعال می‌خواهم که مرا ببخشد و این جان ناقابل را از من بپذیرد. پدر و مادر عزیزم اگر من شهید شدم اصلاً ناراحت نباشید چون من راه امام حسین (علیه السلام) را انتخاب کردم و می‌خواهم حسین گونه زندگی کنم و امیدوارم روز قیامت با امام حسین (علیه السلام) همنشین شوم.

از شما پدرم می‌خواهم که مانند حضرت علی(علیه السلام) زندگی کنید و از شما مادرم هم می‌خواهم که فاطمه گونه زندگی کنید. پدر و مادر عزیزم اگر من از کنار شما رفتم به سوی جایگاه ابدی سفر کردم از شما می‌خواهم که بهتر از قبل زندگی کنید و همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید.

پدرم و مادرم مسجد هم یک نوع سنگر است، سنگرها را حفظ کنید و وطن عزیز را دوست داشته باشید و از خاک پاک وطن و پرچم جمهوری اسلامی ایران دفاع کنید و نگذارید دشمن فرصت کند که به این کشور عزیز لطمه وارد کند.

انتهای متن/