وصیت شهيد «يوسف زارعی»
شهيد «يوسف زارعی» در وصیت خود می نویسد: «بار خدايا: بپذيرجان بى ارزشم را در راهت كه چيز ديگرى ندارم كه به درگهت تقديم كنم كه كاش هزاران جان داشتم و فداى تو مى‌كردم...» متن کامل وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

وصیت شهيد «يوسف زارعی»

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «يوسف زارعی» پنجم فروردین سال 1338 در کوهمره نودان شهرستان کازرون ديده به جهان گشود. هفت سالگی به مدرسه رفت، تحصیلات را تا دوران ابتدایی ادامه داد و سپس به کار مشغول شد. دوران جنگ تحمیلی به جبهه رفت و از خود رشادت‌های قابل تحسین نشان داد که زبانزد همه همرزمانش بود. وی سرانجام یوسف 24 دی ماه 1365 در حمله شیمیایی نیروهای بعث در شلمچه به شهادت رسید.

متن وصیت: روز شهادتم را عزا مپنداريد

بسم الله الرحمن الرحيم سلام بر مهدى منجى عالم بشريت و سلام خدمت رهبرى كه ما را از خواب غفلت بيدار كرد، سلام خدمت پدر و مادرانى كه عزيزان و نور چشمانشان را روانه جبهه‌هاى جنگ می‌كنند.

در زمانى اين را مى‌نويسم كه خون در عروقم به جوش آمده و خود را در مقابل خدا تنهاترين احساس می‌كنم؛ در زمانى اين را مى‌نويسم كه بيش از پيش به نصرت و يارى او نيازمندم، در زمانى اين را مى‌نويسم كه خود را گنهكار و او را بخشنده‌ترين مى‌بينم و بالاخره در زمانى اين را مى‌نويسم كه تنها اميدم را او (خدا) می‌دانم و تنها از او يارى مى‌جويم.

پس بار پروردگارا، مرا در راهى كه قدم نهاده‌ام يارى نما و توفيق خدمتگزارى به آستانت را نصيبم گردان. بار پروردگارا، ببخش گناهانم را، بيامرز مرا و پدر و مادرم را، بار پروردگارا توفيق خدمتگذارى به اسلام و رزمندگان عزيز را نصيبم گردان، بار خدايا اگر در زمان ظهور مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) عزيز بودم كه مرا از ياران و اعوانش قرار ده و گرنه پس بيرون آر از گورم، كفن به خود پيچيده با شمشير آخته و نيزه برهنه پاسخ‌گويان به نداى آن خواننده بزرگوار در شهر و باديه.

بار خدايا: بپذيرجان بى‌ارزشم را در راهت كه چيز ديگرى ندارم كه به درگهت تقديم كنم كه كاش هزاران جان داشتم و فداى تو مى‌كردم. بار خدايا اماممان را تا ظهور دولت حق در كنار مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) عزيز حفظ بفرما.

و اما پدر عزيزم: مرا ببخش كه بسيار اذيت شما كردم و حلالم كنيد و برايم دعا كنيد كه بسيار محتاج دعايم. بر مرگم گريه و زارى نكنيد كه مرگ حق است شهادت در راه عشق افتخارى است كه نصيب هركس نمی‌شود؛ بر مرگم عزادارى نكنيد كه عزادارى و گريه و سياه پوشيدن سزاوار مولايم حسين (علیه السلام) است كه درس شهادت و آزادگى را از آن بزرگوار آموختم.

روز شهادتم را عزا مپنداريد كه مدت‌ها انتظار چنين روزى را می‌كشيدم. و اما بعد از دار دنيا هيچ ندارم. خدا را شكر مرا نيز در جوار شهداى كربلا قراردهد. والسلام عليكم و رحمة الله بركاته.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده