پیام یک شهید در عالم خواب

خواهر شهید «عبدالعلی ناظم پور» در خاطره‌ای نقل می‌کند: «خیلی وقت بود که دیگه خوابشو ندیده بودم، دلم خیلی براش تنگ شده بود. نشستم جلوی عکسش و با گریه التماسش کردم و گفتم: داداش جون! تو رو خدا، دل خواهر تو نشکن... در همین حین که با او صحبت می‌کردم خوابم برد. در عالم خواب عبدالعلی را دیدم....» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

حساب کتاب دنیای دیگر

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «عبدالعلی ناظم پور» 18 دی ماه سال 1340 در جهرم دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم در رشته تجربی گذراند. سپس به سپاه پاسداران پیوست. با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه شد. او متاهل بود که سرانجام چهارم بهمن سال 1365 در عملیات کربلای 5 منطقه شلمچه به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای فردوس جهرم به خاک سپرده شد.

متن خاطره:

خواهر این شهید بزرگوار در خاطره‌ای نقل می‌کند: خیلی وقت بود که دیگه خوابشو ندیده بودم، دلم خیلی براش تنگ شده بود. نشستم جلوی عکسش و با گریه التماسش کردم و گفتم: داداش جون! تو رو خدا، دل خواهر تو نشکن...

در همین حین که با او صحبت می‌کردم خوابم برد. در عالم خواب عبدالعلی را دیدم. توی اتاق کنار دستم نشسته بود. لبخندی بر روی لبانش جاری بود و صورتش غرق نور بود. نگاهش کردم و پرسیدم: داداش یه سؤالی ازت دارم...
گفت: بپرس...
گفتم: از جایی که هستین برام تعریف کن...
یک لیوان آب جلویش بود، آن را برداشت آن طرف‌تر گذاشت و گفت: اینجا، اینم حساب کتاب داره و به همین جابه جایی لیوان هم رسیدگی میشه حواستو خیلی جمع کن...

انتهای متن/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده