زندگی نامه شهيد محمد باقر پيراسته؛
مادر حافظ کل قرآن بود. گاهی قرآن را در دامان مادر می گذاشت و می گفت من برای شما میخوانم تا ببیند چقدر حفظ کردم. از این رو نیمی از قرآن را حفظ کرد.
نوید شاهد فارس: شهيد محمد باقر پيراسته در هفدهم بهمن ماه 1343 در خانواده اي متوسط و متدين و مذهبي در شيراز ديده به جهان گشود. او دوران کودکي را در کنار پدري مهربان به نام محمود که کارمند شهرداري بود و دامان مادري پاک و مهربان با تربيت اسلامي پرورش يافت .
 هفت ساله بود که اورا جهت کسب علم و دانش راهی مدرسه کردند. دوران ابتدايي را در دبستان فرصت ، راهنمايي را در مدرسه فرهنگ و تحصيلات متوسطه را نيز در رشته رياضي با موفقيت سپري کرد و سپس جهت کسب علوم ديني به حوزه علميه رفت . مادر حافظ کل قرآن بود.  گاهی قرآن را در دامان مادر می گذاشت و می گفت من برای شما میخوانم تا ببیند چقدر حفظ کردم. از این رو نیمی از قرآن را حفظ کرد.
وی در کنار تحصیل در مغازه ای مشغول به کار بود . زمانی که به جبهه اعزام می شود نامه ای را بدون امضا و با مقداری وجه نقد در مغازه می گذارد . در آن نامه نوشته شده بود این پول را در کنار نامه گذاشتم به حساب این بگذارید که به شما بدهکار نباشم اگر چیزی را برداشتم که راضی نبودید مرا حلال کنید.

محمد باقر يکي از شاگردان شهيد دستغيب بودند . فردي با ايمان و درستکار و علاقه به اقامه نماز اول وقت داشت .  زمانی که خبر شهادت شهید دستغیب را شنید به علت علاقه شدیدی که به وی داشت گریه می کرد و لب به غذا نمی زد.
با شروع جنبش هاي اسلامي و حرکتهاي مردمي بر عليه رژيم ستم شاهي در سال 1357 همراه مردم بر عليه ظلم و ستم فعاليت داشت و در راه رسيدن به هدفش همواره تلاش مي کرد . وی  علاقه زیادی به امام داشت. زمانی که امام به تهران می آمدند محمد با دوستانش با پای برهنه به پیشواز امام رفت.

با شروع جنگ تحمیلی به عنوان بسيجي و در گروه تخريب در کشف و خنثي سازي ميادين مين فعاليت می کرد.
مادر می گوید: زمانی که به مرخصی آمد . یک شب از خواب بیدار شدم . صدای آرامی از حیاط می آمد به سمت حیاط رفتم دیدم محمد در حال استغفار گفتن است به سمتش رفتم و گفتم مادر تو که سنی نداری و نیازی به استغفار گفتن نیست تو که مرتکب گناهی نشدی. ولی محمد گفت: من می خواهم شهید شوم و می خواهم اگر گناهی کردم خداوند مرا ببخشد و شما هم دعا کنید که هیچ چیز از بدن من باقی نماند ...
دل از همه برکنده و سراپا تسليم خدا بود و در وصيتنامه اش هم آمده است : بارالها به سويت مي شتابم ، مي خوانم و مي خواهمت به اميد آنکه استجابتم کني . و چه نيکو معبودش حاجت او را استجابت کرد .

سرانجام شهيد محمد باقر پيراسته در عمليات ظفرمند رمضان شرکت کرد و در بیست و سوم تیر ماه 1361 در شب بيست و يکم ماه مبارک رمضان در منطقه عملياتي بين کوشک و بصره در  17 سالگي بر اثر انفجار مين به فيض رفيع شهادت نائل آمد و پيکر پاکش در منطقه عملياتي ماند و جاويدالاثر شد . روحش شاد .
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده