نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - حسن حسین پور
نوید شاهد – در قسمتی از کتاب "راه ستاره‌ها 3" که زندگینامه و مجموعه خاطرات خواندنی شهید حسن حسین‌پور است، می‌خوانید: «در خانه بودم که حسن سر رسید و گفت: پس چرا سر کار نرفتی؟! گفتم: خب معلوم است به خاطر فرزندم مرخصی گرفتم. حسن ناراحت شد و گفت: حقوق امروزت حلال نیست خواهر جان!».
کد خبر: ۴۹۶۲۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۱۴

نوید شاهد - «وقتی پسرم حدوداً یک ساله بود در اثر لحظه‌ای غفلت، از طبقه بالای خانه به پایین افتاد. با یک چشم اشک و یک چشم خون، او را به بیمارستان رساندیم و بستری‌اش کردیم ...» ادامه این خاطره را از زبان مادر شهید "حسن حسین‌پور" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۰۳۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۴

نوید شاهد - «از شرط‌های حسن این بود که دختر خانم، مومن و محجبه باشد و همچنین 14 سکه بهار آزادی را به عنوان مهریه بپذیرد، اما بر سر مهریه، صحبت‌ها کمی بیشتر طول کشید ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۳۹۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۰۲

نوید شاهد - «بعد از شهادت او، پدر خانمش در حالی که بسیار ناراحت بود گفت: او حتی یک بار هم نسبت به ما و دخترمان بی‌احترامی نکرد، دامادمان خلق و خوی بهشتی داشت! ...» ادامه این خاطره را از زبان خواهر شهید "حسن حسین‌پور" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۳۱۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۱

«شب که محمدرضا از بیمارستان مرخص شد، حسن یک دوچرخه برایش خرید و به پادگان رفت، سه روز تمام در آنجا ماند و به شکرانه سلامت پسرم روزه گرفت ...» ادامه این خاطره را از زبان خواهر شهید «حسن حسین‌پور» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۰۰۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۳۱

«درجه چشمش بالا بود و ردش کرده بودند. با بغض آرام زمزمه می کرد و ‌می‌گفت: فایده نداره، استخدام نمیشم و بعد دفترچه‌اش را به گوشه‌ای انداخت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات مادر شهید «حسن حسین‌پور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۷۸۲۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۲

یک شب مادر در خواب آیت‌الله سید موسی زرآبادی را دید که آمده و می‌خواهد او را با خود ببرد و همه مکان‌هایی که حسن قبل از شهادتش ... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواهر شهید "حسن حسین‌پور" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۷۵۴۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۲

از این وضعیت بسیار ناراحت بودم. به پسرم گفتم:«حسن جان! برای این شهدا باید کاری کنی و نام و خاطره‌شان را زنده نگه داری»... ادامه این خاطره از مادر شهید «حسن حسین‌پور» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۱۲۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۹

کتاب «راه ستاره‌ها 3»، زندگینامه و مجموعه خاطرات خواندنی شهید "حسن حسین‌پور" است که در پنج هزار نسخه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۷۱۲۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۹

آن لحظه من این طرف خط گریه می‌کردم و حسن آن طرف خط. بعد از آن روز دیگر آرامش قبل را نداشتم، روزهایم با دلشوره و استرس سپری می‌شد... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همسر شهید «حسن حسین‌پور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۷۰۳۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۸

گفت:«مادر جان با این فکرها خودتو اذیت نکن! آخه کی گفته که من تو کمین نشستم؟!» بعد از شهادتش، دوستانش برایم تعریف کردند که آن ایام به قدری به دشمن نزدیک بودند که در هنگام تماس، پتو روی سرشان می‌انداختند...
کد خبر: ۴۶۸۶۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۷

به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی
دهه‌ای که در آن قرار داریم موسوم است به دهه فجر؛ دهه ای که همه دلبستگان به راه و مرام انقلاب اسلامی،و با گرامیداشت یاد شهدای این واقعه عظیم، پیشانی محبت و احترام بر ساحت حق می سایند.
کد خبر: ۴۴۸۵۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۷

زندگینامه و تصاویر
حسن حسین پور ، بیستم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ در قزوین به دنیا آمد. پدرش سلیمان و مادرش اشرف رضائی نام داشت. تحصیلاتش را تا پایان مقطع متوسطه ادامه داد. در تاریخ پانزدهم فروردین ماه ۱۳۸۹ ازدواج کرد. تکاور و پاسدار سپاه بود و توسط سپاه صابرین تهران به عنوان فرمانده دسته در شمال غرب (سردشت) حضور یافت. چهاردهم شهریور ماه سال ۱۳۹۰ و در حین درگیری با گروهک ضد انقلاب پژاک بر اثر اصابت گلوله ی مستقیم و جراحات وارده شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهرک مدرس از توابع بویین زهرا واقع است.
کد خبر: ۴۳۷۱۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۱۲