وصیت نامه شهيد خداخواست آبسالان/5 تیرماه/عملیات رمضان
شهيد خداخواست
آبسالان
تولد: درسال 1/3/1347 در روستاي بليان ديده به جهان
گشود .
در تاريخ
28 رمضان سال 1361 به جبهه رفت
شهادت : در تاريخ 5/4/1361 در عمليات رمضان در
جبهه کوشک مفقود الاثر گرديد.
بسم الله الرحمن الرحيم
«إنا لله و إنا إليه راجعون»
ما همه از آن خدا هستيم و به سوى او مى‌رويم.
سلام بر ثارالله و سلام بر سرور شهيدان و سلام بر منجى انسانها حضرت مهدى(عج)، سلام بر نايب برحقش خمينى بت‌شكن. شكر خدا ميكنم كه قدرى مهلتم داد تا اسلام واقعى را بشناسم و در خاموشى جهل از دنيا نروم. انقلاب اسلامى باعث شد من از خاك خود بيرون آيم و دور و برم را بنگرم و به زندگى از ديد ديگرى نگاه كنم. آرى امام كارى بس عظيم كرد. وى باعث شد دنيا از خواب بيدار كند، انسانيت را دوباره يادآورد. و من تا آخرين لحظه در راه او مى‌جنگم. يا پيروز گرديم و يا به آرزوى ديرينه خود برسم كه همان شهادت است و حال خوشحالم كه جانم را نثار اسلام و مكتب محمد و على مى‌كنم و افتخار مى‌كنم كه ايدئولوژيم اسلام است. اسلامى كه به من فهماند چگونه بيانديشم و چگونه راهم را انتخاب كنم و من قلبم روشن است كه اسلام پيروز مى‌شود و بايد پيروز شود. پس در راه پيروزيش كوشش كنيد. ما ايرانيها مثل مردم كوفه نيستيم كه در كوفه حضرت مسلم و در صحراى كربلا امام حسين را تنها گذاشتند، اكنون وقت انجام وعده‌اى كه من براى خود داده‌ام فرا رسيده است. با پيام حسين زمان خمينى كبير ديگر نتوانستم طاقت بياورم و براى احياء اسلام عزيز و انجام وعده خود داوطلبانه به جبهه رفتم. پدر و مادر و خواهران و برادران عزيزم، امكان دارد اتفاقى واقع شود كه جنازه من به دست شما نرسد. آنگاه به ياد شهداى كربلا بيفتيد و ناراحت نشويد و هروقت دلتان گرفت به امامزاده سيدعبدالله برويد و به مزار شهدا بنگريد، آن وقت درد خود را فراموش خواهيد كرد.
پيام به پدر و مادر عزيزم: پدر عزيزم در
زندگى رنج فراوان به شما دادم ولى اميدوارم كه مرا ببخشيد كه جانم را در راه شما فدا
كنم كه راه شما همان راه خداست. اميدوارم هيچوقت به من ناكام نگوييد چونكه من در نهايت
كام را گرفتم كه بهترين نعمت‌هاست. مادرم از شما مى‌خواهم كه براى من گريه نكنيد زيرا
بردبارى و صبر شما بيشتر باعث شكست دشمن مى‌شود. برادرم را به دين و اسلام تشويق كنيد
و بگوييد كه راهم را دنبال كنند و در پايان من هيچگونه ناراحتى از كسى ندارم و از همه
برادران و خواهران مى‌خواهم اگر از من نگران بوده‌اند مرا حلال كنند. و نكته ديگرى
بايد عرض كنم، تا اينجا بودم نتوانستم با برادران انجمن اسلامى همكارى بكنم. از پدرم
و عمويم مى‌خواهم كه حد امكان كه مى‌توانند با برادران انجمن اسلامى همكارى بكنند.
باز خداوند بزرگ را شكر ميكنم كه توفيق شهادت نصيبم گرديد و توانستم راهى را كه حسين‌بن
على(ع) رهبر شهيدان انتخاب كرده بود انتخاب كنم و تا شايد من كه در زنده‌بودنم هيچگونه
كارى نتوانستم براى اسلام عزيز بكنم، با ريختن خونم خدمتى به اسلام و قرآن كرده باشم.
بارالها، تو خودت گواهى كه هدف من به جبهه اين است كه در راه تو جهاد كنم و ستمگران
را سركوب نمايم، پس مرا يارى كن. از تمام ملت ايران مى‌خواهم كه هميشه گوش‌به فرمان
امام عزيز باشند و امام را تنها نگذارند و در ضمن روحانيت آگاه هم تنها نگذارند كه
روحانيت سرمايه اين كشور و امت اسلامى ايران است. اگر روحانيت تنها گذاشته شد آن روز
است كه ابرقدرتها خوشحال مى‌شوند.
در ضمن شعار هميشگى فراموش نكنيد: خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار.
والسلام عليكم و رحمة‌الله و بركاته
21/4/61 خداخواست آبسالان
منبع: مرکز اسناد ایثارگران
