زندگي نامه شهيد هاشم پرورده/ شهادت پنجم مهرماه
چهارشنبه, ۰۷ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۲۹
او مي گفت :افسوس من همه جا مي روم و در تمام تظاهرات شرکت دارم ولي شهيد نمي شوم ،یعنی من لیاقت شهادت را ندارم؟
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد هاشم پرورده :
برادر شهيد هاشم پرورده در تاریخ ششم بهمن ماه سال 41 در يک خانه ی ساده و مذهبي در شيراز ديده به جهان گشود .
در دوران کودکي از هوش خاصي برخوردار بود. شش ساله بود که در مسجد صاحب الزمان اقامه نماز گفتن را شروع کرد .
دوران ابتدایی را در مدرسه خاقانی گذراند .
هاشم شاگردي ممتاز بود ،در مدرسه اکثر بچه ها او را دوست داشتند ، او علاقه زيادي به خواندن و ياد گرفتن قرآن داشت و مشتاقانه در مدرسه قرآن مي خواند .فعاليتهاي او روز به روز گسترده تر مي شد و جو خانواده (که همه مذهبي و انقلابي بودند) ،باعث ترقي و پيشرفت او در این زمینه می شد .
هاشم پس از طي دوره راهنمايي به دبيرستان شهيد احمد مفتاحي رفت .
او در اکثر اوقاتش دوستان و حتی منافقین را نصیحت می کرد به آنها مي گفت :مواظب باشيد راهي را که مي رويد درست نيست و سعي کنيد در صراط المستقيم قدم برداريد .
هاشم در دوره حکومت نظامي به همراه دوستانش بر در و ديوار شعار مي نوشت. در ماه مبارک رمضان در تظاهرات مسجد شرکت می کرد و همراه دوستانش درسر کوبي رژيم سر سختانه ايستادگي مي کرد .
در تمام این مدت وقتی به خانه بر می گشت مي گفت :افسوس من همه جا مي روم و در تمام تظاهرات شرکت دارم ولي شهيد نمي شوم ،یعنی من لیاقت شهادت را ندارم؟
در سال 59 وقتی هاشم به کلاس چهارم نظری رفت عاشقانه علاقه داشت در سپاه خدمت کند ، به همين دليل وارد سپاه شد .
هاشم با ورود به سپاه کمتر به خانه مي رفت و بيشتر سعي و تلاش در حفظ انقلاب داشت .
بعد از مدتي خواستار شد که به جبهه برود . تا اينکه همراه دوستش يقطين (يکي از شهدا)عازم جبهه دارخویین شد و سمت سر گروهي عده اي از برادران را به عده گرفت .
پس از مدت زماني جنگ با کفر و الحاد در تاريخ 5/7/60 به آرزوي ديرينه خود که وصال به معشوق بود نائل آمد و ورقي ديگر بر پرونده سياه کفر پيشگان بعثي افزود .
روحش شاد و يادش گرامي
والسلام .
والسلام .
منبع: مرکز اسناد ایثارگران
نظر شما
