زندگي نامه شهيد امرالله باقريه /شهادت 25 مهر ماه
يکشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۵۱
با شروع جنگ تحميلي جزء اولين کساني بود که داوطلب اعزام به جبهه ها شد و چند روزي از جنگ نگذشته بود که به عنوان فرمانده دومين گروه بسيجي داوطلب از کازرون عازم خوزستان جبهه سوسنگرد شد.
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيد امرالله باقريه:شهيد امرالله باقريه در تاريخ یکم مرداد ماه سال 1333 در خانواده اي مذهبي در شهرستان کازرون متولد شد .
تحصيلات ابتدايي را در دبستان اميرعضدي و دوره دبيرستان را در دبيرستان شاکر به پايان رسانيد دوره سربازي را در لباس سپاهي دانش در شهرستان بروجن استان چهارمحال بختياري سپري کرد .
پس از دوره سربازي به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به شغل مقدس معلمي مشغول گرديد . ورزشکاري با اخلاق ، مربي مجرب و داور درجه 2 در رشته فوتبال بود پس از جانباز شدن از طرف فدراسيون فوتبال جمهوري اسلامي ايران به عنوان داور ملي افتخاري ارتقاء يافت از دوران دانش آموزي به مطالعه کتب مختلف بسيار علاقمند بود در تابستان ها که مدارس تعطيل بود در مغازه نجاري پدرش کار مي کرد قبل از انقلاب به همراه سايرين به نشر و پخش اعلاميه هاي امام خميني ( ره ) انجام وظيفه مي کرد . در تحصن دادگستري و برهم زدن سخنراني تيمسار کثيري فرمانده پادگان در سالن آموزش و پرورش حضوري فعال داشت و بارها مورد تعقيب قرار گرفت و مدتي هم مخفي شده در بدو انقلاب علاوه بر شغل معلمي با جهاد سازندگي همکاري مستمر داشت .
با شروع جنگ تحميلي جزء اولين کساني بود که داوطلب اعزام به جبهه ها شد و چند روزي از جنگ نگذشته بود که به عنوان فرمانده دومين گروه بسيجي داوطلب از کازرون عازم خوزستان جبهه سوسنگرد شد شهيد امرالله باقريه پس از سه شبانه روز در محاصره سوسنگرد در صبح تاسوعا از ناحيه سر مورد اصابت مستقيم خمپاره دشمن قرار مي گيرد که بالافاصله به بيمارستان شهيد چمران اهواز منتقل شده و عمل مغزي انجام مي شود سپس وي را به شيراز انتقال داده و مدت 6 ماه در بيمارستان نمازي شيراز بستري مي شود که در مدت بستري بودن يک بار ديگر مورد عمل مغز قرار مي گيرد ايشان بعد از عمل تا مدت 4 ماه هيچ گونه تحرکي نداشت و کسي را نمي شناخت تا اين که پس از چهار ماه در حالي که مادرش بر بالينش نشسته بود با نگاه کردن به مادرش براي اولين بار اشک در چشمانش جمع مي شود و در حالي که شروع به گريه کردن مي کند خنده بر لبانش نقش مي بندد در هر حال به مرور زمان حافظه اش باز مي گردد و پس از سه سال زبانش باز مي شود و مقداري از فلج بودن سمت راست بدنش که کاملاً فلج شده بود بهبود يافت بعد از بهبود تصميم به ازدواج مي کند و با دختري از خانواده پاک و مذهبي که خودشان جنگ زده آبادان بودن و طعم بد جنگ را چشيده بودند و نسبت به صداميان کافر تنفر شديد داشتند و باعث شده بود خانه و کاشانه ي خود را از دست بدهند ازدواج مي کند و ثمره اين ازدواج 2 پسر و يک دختر مي باشد آري شهيد باقريه بيش از 70% جانبازي به مدت 22 سال در جمع کانون گرم خانواده با دل گرمي و پشتيباني همسر با وفايش که همانند کوهي استوار در اين 22 سال بود زندگي کرد تا اين که در بیست و پنجم مهر ماه سال 83 به خاطر دردهاي ناشي از معلوليت به درجه رفيع شهادت نائل مي گردد .
روحش شاد و يادش گرامي باد
منبع: مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما