وصیت نامه شهید رهبر موافق / به نداى حسين زمانه گوش داده و او را تنها نگذارند

نوید شاهد فارس: شهيد رهبر موافق در شانزدهم آبان ماه 1337 در روستاي دشتک مرودشت ديده به جهان گشود .  در 6 سالگي خواندن و نوشتن را شروع کرد و دوران ابتدايي را به پايان رسانيد . وی جهت ادامه تحصیل به مرودشت عزیمت کرد و موفق به اخذ ديپلم گرديد و پس از آن در شرکت صنعتي  کارخانه آزمايش مرودشت  به استخدام در آمد و اين مقارن بود با فرو پاشي حکومت ستم شاهي .

پس از پيروزي انقلاب اسلامي و با شروع جنگ تحميلي دغدغه اين عزيز اعزام به جبهه بود ولي هر بار با مخالفت خانواده  روبه رو می شد . شهيد موافق متولد سال 37 بود از این رو از نظام خدمتي معاف شده بود ولي همزمان با شروع بهار آزادي و جنگ تحميلي بنا برنياز که وطن داشت دولت جمهوري اعلام نمود که متولدين اين سال به حوزه نظام وظيفه معرفي شوند و خدمت سربازي خود را به پايان برسانند .ولی عده ای مخالفت کردند و پس از چندی این امر لغو شد . ولی شهيد موافق که به دنبال بهانه لازم مي گشت با شنيدن اين خبر در پوست خود نمي گنجيد و با دلي پر از شوق خود به حوزه مربوطه معرفي و لباس مقدس خدمت نظام را به تن کرد.

وی سرانجام پس از شرکت در  دوازده عمليات با کومله و دموکرات ها در کوه هاي صعب العبور کردستان در ارديبهشت ماه 1360 در جاده سردشت بانه در حالي که جهت فتح تپه هاي اين منطقه درگيري بود مورد اصابت مستقيم دشمن از ناحيه سر و گردن بود و زخمي شده و پس از انتقال به بيمارستان امام خميني (ره) در شهر تبريز و پس از 40 روز بستري شدن و تحمل رنج و درد جان شيرين خودش را فداي اسلام نمود و در سرانجام در یکم خرداد ماه 1361 به لقاء الله پيوست . روحش شاد .



(متن وصيت نامه )
بسم رب الشهداء. 
و لا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

مپنداريد آنهايي كه درراه خداكشته شدند مردگانند بلكه زنده اند و نزد خداى خود روزى مى خورند. 

درود برهبر عاليقدر جهان و بت شكن زمان امام خمينى و درود برزمندگان جبهه هاى حق بر عليه باطل و درود بر ملت شهيدپرورايران كه همواره يار و مددكار اين انقلاب بوده و هستند و هميشه گوش بنداى بت شكن زمانه فرا داده اند
 و سلام بر شهيدان گلگون كفن كربلاى ايران و شهداى صدر اسلام كه با ايثار خون خود درخت اسلام و انقلاب اسلامى ايران را آبيارى كردند. 
بگفته شهيد مطهرى شهيد قلب تاريخ است و خون شهيد در پيكر اجتماع و انقلاب تزريق مى شود.
 اينجانب رهبر موافق فرزند جعفر در تاريخ 18/5/60 سعادت پيدا كردم كه در لباس مقدس سربازى انجام وظيفه نمايم و بنداى رهبر انقلاب اسلامى ايران لبيك گفتم درتاريخ 14/8/60 سعادت پيدا كردم كه در جبهه حق عليه باطل روانه گردم. 

پيام من بملت شهيدپرور ايران اين است كه بنداى حسين زمانه امام خمينى بزرگ گوش داده او را تنها نگذارند. شهيدان خون خود را نثار كردند و شما پيام آنها را به مستضعفين جهان برسانيد و پيام من به پدر و مادر عزيز و برادران و خواهران و تمام قوم و خويشانم اين است
 شما همه بحمدالله خود مى دانيد كه هدف همه ما اسلام است و ما همه در مقابل خون شهيدان و ادامه راه آنان مسئول هستيم و بدانيد من هدفم را بخوبى شناختم و بدنبال آن كه كار كردن براى رضاى خدا بود، رفتم و شما در فكر خودتان باشيد و هيچ درباره من ناراحت نشويد و اجر شهيدتان را ضايع نكنيد 

مخصوصا پدر با شما صحبت دارم نكند وقتى كه خبر شهيد شدن من به گوشت مى رسد ناراحت شوى و از دست انقلاب گله و شكايت كنيد. شما بايد افتخار كنيد كه فرزندى تربيت كرديد و نثار انقلاب اسلامى و از همه بالاتر در راه خدا كرديد. انا لله و انا اليه راجعون. برگشت ما بسوى خداست و او ما را بوجود آورد و حال بسوى او پرواز مى كنيم. خلاصه از تمام شما خواهش مى كنم اگر مى خواهيد من از دست شما راضى باشم بسخنان امام گوش داده و روحانيت مبارز و برادران سپاه و كليه ارگانهاى انقلابى را يارى نماييد و دنباله روى آنها باشيد چون هدف آنها الله و هدف من هم الله است .

انتهاي متن/
منبع: مركز اسناد ایثارگران فارس، پرونده فرهنگی