زندگی نامه شهيد علي اکبر پور دلير / عملیات رمضان
دوشنبه, ۰۸ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۰۱
به قدری به شهادت علاقه داشت که از شهادت برادر بزرگش نه تنها نگران نبود بلکه هميشه مي گفت برادرم سعادت داشت که شهادت نصيبش شد و هميشه دعا مي کرد که خودش نيز در راه خدا به شهادت برسد
نوید شاهد فارس: شهيد علي اکبر پور دلير در پانزدهم فروردين ماه سال 1332 با شروع اولين روزهاي سال نو در آبادان در خانواده اي متدين ديده به جهان گشود. دوره دبستان را در آبادان سپري کرد و پس از اخذ مدرک ششم ابتدائي به بندرعباس عزيمت کرد .
پس از مدتی با اخذ تعهد کتبي آزاد شد ولي نه تنها تأثيري بر ادامه کار او نداشت بلکه او را مصمم تر نيز کرد و در تظاهرات ها و تشييع جنازه ها شرکت فعال تري داشت تا اين که يک شب پس از سخن راني يکي از سخنرانان در مسجد مهديه هنگام تظاهرات شناسائي و در حالي که با سنگ به سمت خودروهاي ارتشي حمله ور بود دستگير و روانه زندان شد .
در زندان بود که پدرش را از دست داد و پس از مدتي به وسيله ضمانت آزاد شد . مدتي نگذشته بود که مجدداً با وجود اين که ضمانت داده بود هنگام پخش اعلاميه و تظاهرات براي بار سوم دستگير شد و چند روزي از دستگيري او نمي گذشت که شاه از ايران فرار کرد و علی اکبر آزاد شد.
پس از پيروزي انقلاب چون امام خميني ( ره ) فرمودند ارتشيان به پادگان هاي خود باز گردند و به خدمت مشغول شوند در همان ارتش ماند و عاشقانه و خالصانه به اين انقلاب خدمت کرد و با شروع جنگ تحميلي از سوي عراق هميشه تلاش مي کرد که به جبهه برود و از سوي ارتش فقط يک بار موفق شد که به جبهه عزيمت کند ولي عشق به شهادت او را آرام نگذاشت و با معرفي خود به بسيج به صورت داوطلبانه به جبهه رفت مدتي را در جبهه بود که به مرخصي آمد و در همان هنگام بود که برادر بزرگش شهيد محمد حسين پور دلير در بندرعباس مقابل درب خانه اش توسط منافقين خلق به شهادت رسيد .
شهيد علي اکبر پوردلير به قدری به شهادت علاقه داشت که از شهادت برادر بزرگش نه تنها نگران نبود بلکه هميشه مي گفت برادرم سعادت داشت که شهادت نصيبش شد و هميشه دعا مي کرد که خودش نيز در راه خدا به شهادت برسد و به دنبال تحقق هدفش چهار بار ديگر به جبهه رفت تا اين که در سی و یکم تیر 1361 در عملیات رمضان در حال پيشروي در خاک عراق به دست مزدوران پليد دولت بعث عراق به شهادت رسيد و در حالي که ذکر ائمه اطهار به لب داشت جان به جان آفرين تسليم کرد و به ديدار سيد و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين شتافت . روحش شاد.
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۳
سلام من علی اکبر پوردلی هستم و تازه این سایتو پیدا کردم استوار علی اکبر پوردلی پدربزرگم است ممنونم که این سایت و فراهم کردید که یاد و خاطر همه شهدا زنده بماندشادی روح همه شهدا صلوات
سلام علی اکبر جان نوه محترم عموی عزیزم . شهادت پدر بزرگ شما افتخار همه کشور است . منهم در دوران جوانی پدرم که برادر پدر بزرگ شما بود چشمان خودم خون آلود دیدم . این خاطرات باید توسط شما جوانان سینه به سینه انتقال پیدا کند . سلامت و تندرست باشی . محمد حسن پوردلیر عمو زاده حجت خان پدر شما
من این شهید را اصلا نمی شناسم واصلا اسمش راهم نشنیده بودم ولی دیشب خواب همین شهیدباهمین اسم وفامیل رادیدم و در خواب از ایشان التماس دعا داشتم