شهادت دوم شهریور ماه؛
به اميد روزى كه تمام وطن و جهان از لوث وجود ناپاكان بزدايد. و درود به شهداى برحق اسلام كه در راه خدا جهاد كردند تا دست ظالمان را از سر مظلومان وطن و جهان كوتاه نمايند.
مى‌روم تا در كربلاى ايران به حسين زمانم کمک کنم / وصیت نامه شهید ابوالحسن امیری
نوید شاهد فارس: شهید ابوالحسن امیری در چهارم آذر ماه 1345 در روستاي دهنو دژگاه از توابع فراشبند دیده به جهان گشود دوران ابتدایی را در روستا گذراند سپس جهت ادامه تحصیل به فیروزآباد رفت.
پس از پايان دوران راهنمايي و آغاز جنگ درس را رها کرد و به جبهه اعزام شد . در 18 سالگی به سربازی رفت و دوره مقدماتی را در کرمان گذراند و پس از آن به حبهه اعزام شد . وی سرانجام در دوم شهریور ماه 1365 در دزفول به مقام شهادت نائل آمد. روحش شاد.


( متن وصیت نامه )

بنام خداوند بخشنده مهربان
كل يوم عاشورا و كل أرض كربلا- تمام روزها عاشوراست و تمام زمينها كربلا

درود به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران خمينى بت‌شكن كه بتهاى زمان را يكى پس از ديگرى سرنگون ميكند و به زباله‌دان تاريخ مى‌سپارد. و به اميد روزى كه تمام وطن و جهان از لوث وجود ناپاكان بزدايد. و درود به شهداى برحق اسلام كه در راه خدا جهاد كردند تا دست ظالمان را از سر مظلومان وطن و جهان كوتاه نمايند.

آرى زمان امتحان خدا فرا رسيده و اينك زمانى پيش‌آمده است كه ثابت كنيم در برابر گفته‌هايمان نيز عمل مى‌كنيم و تنها شعار نيست. پس من مى‌روم تا وظيفه اسلامى خود را انجام دهم. مى‌روم تا در كربلاى ايران به حسين زمانمان خمينى عزيزم كه هدفى جز خدمت به اسلام و امت را ندارد يارى نمايم. مى‌روم تا اگر سعادت باشد شهادت نصيبم شود. مى‌روم تا راه شهداى اسلام را ادامه دهم، تا شايد با پيمودن راهشان خدمت و احترامى به خون رنگين آنها كرده باشم. مى‌روم تا از بزرگترين نعمت خدا كه جهاد در راه اسلام و قرآن مى‌باشد بى‌بهره نمانم. خلاصه مى‌روم تا به اميد خدا با خون خود اسلام و وطن اسلامى را حراست نمايم.

 اما اى خواهران و برادران مسلمانم،
همانطورى كه تا حال چندين بار ثابت شده است كه معاويه وقتمان با كمك خوارج زمانمان با نقشه‌هاى شومشان سعى دارند شما را از حمايت على زمانمان بازدارند، شما هم تلاش كنيد، چون ابوذرها، عمارها، ياسرها و سلمان‌ها و مالك‌اشترها به امام خمينى وفادار باشيد و هيچ‌وقت احساس خستگى نكنيد و با مخالفان نايب اماممان كه مخالف با اسلام و قرآن است مبارزه نماييد و طبق دستورات قرآن با آنها عمل كنيد.

ولى اى پدر اول از تو مى‌خواهم كه اگر زمانى ناراحتت كردم مرا ببخشيد كه رضاى شما باعث رضاى خداست.
 و ديگر خواهش دارم كه موقعى كه خبر شهادتم را شنيديد برايم گريه نكنيد و ناراحت نباشيد زيرا اين خواسته خود بنده بود. چون موقعى كه خود حاضر شدم با علاقه تمام به جبهه جنگ عزيمت نمايم بخوبى مى‌دانستم كه بغير از حرارت مسلسلها و تركش خمپاره‌ها و سرنيزه تيز دشمن و مدتها بدون آب و غذا در سنگر ماندن چيز ديگرى در آن سرزمين نيست (جز وعده خدا).
پس اين يك اتفاق ناگهانى نيست كه تأسف بخوريد و گريه كنيد، بلكه آرزوى فرزندت بود.

اما از برادران عزيزم مى‌خواهم كه نمازهاى پنج‌گانه را بر سر وقت و بموقع بخوانند و قرآن را زياد بخوانند و در خواندن آن دقت نمايند. و همچنين خمس و زكات دارائيشان را بپردازند

 تنها خواسته من از خواهرانم اين است كه فرزندان خودشان را طورى تربيت نمايند كه هميشه به اسلام و قرآن وفادار باشند و كفار را دشمن خود بدانند. و از بقيه اقوام طلب بخشش مى‌نمايم.

در پايان شما را بخدا مى‌سپارم
و پيروزى انقلاب اسلامى را از خداوند متعال خواستارم.
خداحافظ -
غلامحسين اميرى
- 10/8/60
 انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده