آرامش عجیب غلام عباس
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "غلام عباس کرمی" یازدهم فروردین سال 1338 در خانواده ای متدين و مذهبي در روستای شهر ميان از توابع شهرستان اقليد فارس دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و دوران ابتدائی را در همان روستا پشت سر گذاشت و برای ادامه تحصيل به اقلید رفت.
با اوج گيری انقلاب شکوهمند اسلامی او نیز بسيار فعال و پر شور در تظاهرات و راهپيمائی ها شرکت می کرد و مشوق دیگران در این امر بود. پس از پيروزی انقلاب اسلامی به خیل سبزپوشان سپاه پاسداران پیوست. با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت.
هدف شهدا از جنگیدن چه بود
غلامعباس در وصیت نامه خود می نویسد: جنگ امروزه فرزندان اسلام، نه از روی لجاجت و راحت طلبی و نه برای آزادی، که غرب و شرق گرفتار آن هستند بوده و نه برای توسعه خاک و کشور داری و قتل و تخريب و قدرت طلبی بلکه فقط و فقط برای اطاعت از مالک ملک رب العالمين که نشر اسلام محمد(ص) به ما تکليف کرده با اين که می دانيم اسلام حد و مرزی ندارد که در يک جا متوقف شود که طبق گفته حجت خدا امام معصوم اگر در آن سوی دنيا که دورترين نقطه است به شما مظلومی دار مظلوميت سر بدهند و ما بتوانيم به او کمک کنيم ولی کوتاهی کنيم مسلمان نيستيم.
آرامش عجیب غلامعباس
غلامعباس اهل مطالعه بود. اکثر اوقات به ذکر مشغول می شد و کم صحبت می کرد. از مطرح شدن بيزار و بسيار قانع و ساده بود. بيشتر به مطالعه و فکر می پرداخت. هيچ چيز او را مضطرب و هيجان زده نمی کرد و در هر شرايطی آرامش روحی داشت. غلامعباس تمام روز های خود را در جبهه می گذراند. در عملیات های زیادی با مسئولیت های «جانشين گردان پياده در تيپ احمد ابن موسي(ع)، فرمانده گردان پياده در تيپ 35 امام حسن (ع)» شرکت کرد و چندين مرتبه مجروح شد.
شهادت
شهيد غلامعباس کرمی سرانجام 9 اسفند ماه 1366 به درجه رفيع شهادت نائل آمد. از اين شهيد گرانقدر دو فرزند به يادگار مانده است.
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
این شهید والامقام در عمق خاک عراق و در ماووت عراق در حالی که مسئول محور عملیاتی بود به شهادت رسید...لحظه ی شهادتش خودم بالای سرش بودم...بر اثر شلیک گلوله توپ به درّه ی شهید غیبی یا صفره و در کنار دوست عزیزش سردار اسدی به زیبایی شهد شهادت را نوشید....