خاطرات روز نوشت شهيد صدراله همتی

نوید شاهد فارس: شهيد صدراله همتی در 4 اردیبهشت ماه 1341 در خانواده ای مسلمان ديده به جهان گشود. در سن هفت سالگي به تحصيل در مدرسه عشايري سيار اشتغال يافت . بتدريج درس مي خواند و در موقع تعطيلی به پدر و مادر خود کمک می کرد به همين طريق در مدرسه عشايری سيار تا کلاس پنجم ابتدائي را گذراند . دوران راهنمایی را نیز در شیراز گذراند. تحصيلات دوره دبيرستان را در رشته اقتصاد گذراند. اين زمان مقارن بود با اوجگيری انقلاب شکوهمند اسلامي به رهبري زعيم عاليقدر حضرت امام خميني .

شهيد همتي در تظاهرات و راهپيمائي ها فعالانه شرکت می نمود . بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نيز سخت به مبارزه بر عليه ضد انقلاب و نيز هدايت و ارشاد کساني که ناآگاه بودند مي پرداخت . پس از مدنی ازدواج کرد و يک سال بيشتر از ازدواجش نگذشته بود که جنگ تحميلي آغاز شد . وی سرانجام در 27 خرداد ماه 1361 به شهادت رسید.

بسم الله الرحمن الرحيم
27اردیبهشت 1361 دوشنبه ، در اين روز در صحراي خرمشهر بوديم که علی مهرآسا اعزام گرديد. 28 اردیبهشت 1361 سه شنبه در اين روز در صحراي خرمشهر بوديم.
چهارشنبه 29 اردیبهشت1361 در اين روز در اهواز بودیم تلفن زدم به برادر و نامه نوشتم.  و روز بعد عصر از بستان آمديم در خط اول که آتش دشمن زياد بود.

روز جمعه، در اين روز در خط اول بوديم که آتش دشمن کم بود دشمن قصد تک داشت در اين روز مرخصي آزاد شد.

.
شنبه 1 خرداد1361 در اين روز دستور حمله داده شد که در شب يکشنبه حمله انجام گرفت.
يکشنبه  در اين روز در حمله انجام گرفته بود که جاده اطراف خرمشهر و جنوب خوزستان در حدود 4/5 کيلومتر آزاد گشت. و دوشنبه در اين روز شب زياد توپخانه دشمن کار مي کرد که توسط آتش خودي خاموش شد و خرمشهر آزاد شد. سه شنبه در اين روز مرخصي اعزام گشت و دو خمپاره در جلو سنگر زد که ترکش آن به داخل نفوذ کرد.

چهارشنبه5خرداد 1361 در اين روز در جاده خرمشهر بوديم که تعويض شدن به منطقه ديگر اعلام شد که شب دشمن قصد حمله داشت.

پنج شنبه در اين روز بد گذشت چون مریض بودم و کاتويوشا زياد کار مي کرد.  
جمعه 7خرداد1361 در اين روز خرمشهر بودم و وضعيت خوب بود و دشمن شب قصد حمله داشت

شنبه 8خرداد در اين روز بچه ها را انتقال کرديم به اورژانس آمديم. يکشنبه 9/3/1361 در اين روز در پشت جاده اهواز خرمشهر بوديم که وضع توپ بود.
دوشنبه  در اين روز در اهواز بودم که وضعيت خوب بود و تلگراف کردم و تلفن زدم کسي نبود. سه شنبه در اين روز از جبهه اهواز به دهلران چنانه انتقال يافتم و در پشتيباني بوديم.

چهارشنبه در اين روز پشتيباني بوديم و سرگرد سخنراني نمود. پنج شنبه  دراين روز آمديم به جبهه چنانه و گردان 122 تعويض گرديد.

جمعه  در اين روز در جبهه چنانه بوديم. شنبه 15خرداد1361 در اين روز به مرخصي اعزام گشتند.
يکشنبه در اين روز سه تا نامه از شيراز آمد يکي از محمد و دوتا از مشهد آمد.

انتهای متن/

منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس