فرشته ی نجات
سهشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۱۸
در خاطره ای آمده است: در زمان جنگ ، شهید قبادیان رشادت های فراوانی از خود نشان داد، ولی به نظر می رسد ایثار و جان فشانی اش در عملیات کربلای چهار، چیز دیگری بود...
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "جمشيد قباديان" در یکم فروردین ماه 1344 در روستاي کنکان از توابع شهرستان فسا به دنيا آمد. تحصیلات خود را از 7 سالگی آغاز کرد و تا کلاس دوم راهنمايي درس خواند. پس از آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و سرانجام در 4 دی ماه 1365 به شهادت رسید.
متن خاطره / فرشته ی نجات
او که شجاعت کم نظیر و مثال زدنی بود، در عملیات کربلای چهار که متاسفانه از قبل لو رفته بود و در واقع یک کمین و قتلگاه برای نیروهای ایرانی بود، خوش درخشید و جان تعداد زیادی از رزمندگان اسلام را از دل خون و آتش به سلامت نجات داد .
شب اول عملیات کربلای چهار، چندین گردان از نیروهای ایرانی به آن طرف اروندرود می روند، ولی، در محاصره ی نیروهای بعثی قرار می گیرند و دشمن هم با حجم وسیعی از آتش و نیرو به طرز فجیعی آن ها را به شهادت می رساند. به طوری که رزمندگان مرتب فریاد می زدند و کمک می طلبیدند.
شهید قبادیان که در این عملیات سکان دار بود، به همراه دیگر سکان داران چندین مرتبه به آن طرف اروند رود می روند و تا جایی که می توانند نیروهای زیادی را به منطقه ی امن انتقال می دهند و بقیه ی نیروها هم تا حد امکان در برابر دشمن و در حلقه ی محاصره، مقاومت می کنند.
بالاخره درگیری شدیدتر می شود و بقیه ی سکان داران به مواضع خودی بر می گردند و به شهید قبادیان هم می گویند: «دیگر نمی توانیم ادامه بدهیم ، بیا از این جا برویم.»
شهید در جواب می گوید: «هنوز صدای فریاد ایرانی ها را آن طرف آب می شنوم ، آن ها به کمک من نیاز دارند... من نمی توانم همراه شما بیایم. »
شهید قبادیان چندین بار دیگر بر روی آب رفت و آمد می کند و تعدادی دیگر از نیروهای محاصره شده را نجات می دهد تا این ترکش هایی به دست و بدنش می خورد و به شدت زخمی می شود .
رزمندگانی که خود شاهد ایثار و جان فشانی شهید بودند تعریف می کنند که: «هنگامی که شهید به شدت زخمی شده بدنش پر از ترکش شده بود، باز هم سکان را رها نکرد و آن هایی را که در قایقش نشسته بودند، صحیح و سالم به این طرف اروند رود رساند و بعد جان به جان آفرین تسلیم کرد.»
انتهای متن/
منبع: کتاب هزار و یک شب عاشقی نظر شما