سی و سه ماه در خشندگی یک نور در جبهه

نهادهاي انقلابي
محمد جواد همراه با رفقا شرکت فعالی در راهپيمائي ها و تظاهرات و بستن خيابان بر روي نظاميان و شعار دادن علیه آن ها داشت. پس از پيروزي انقلاب اسلامی کم کم وارد فعاليت هاي مذهبي در نهادهاي انقلابي شد . دوره ي راهنمائي را در مدرسه ی شهيد سليمی شروع کرد و سال دوم راهنمائي بود که براي اولين بار در یکم مهرماه 1360 عازم جبهه ي نور شد.

عازم میدان های نبرد
با بازگشت از جبهه و با فرمان رهبر بزرگ اين نهضت يعني امام خميني مبني بر تشکيل بسيج و ارتش 20 ميليوني جزء اولين نفراتي بود که به عضويت بسيج درآمد. روح بزرگ محمد جواد باز نتوانست آرام بگيرد که اسلام بخواهد به دست يزيد و يزيديان دوران پايمال شود و او آرام باشد اين بود که مجدد عازم ميدان هاي نبرد شد.

سی و سه ماه مقاومت درجبهه نور
 از زماني که خود را شناخت و به سن تکليف رسيد هميشه به دنبال اين بود که تکليف و وظيفه ي خود را در کجا می تواند به نحو احسن انجام دهد . در اين عمر پر فروغ و تجلي اين خورشيد منور که تابش درخشان نور او بيش از 19 سال طول نکشيد، جمعاً 8 بار يعني 33 ماه به آن وادي نور اعزام شد . از خصوصيات اخلاقي او شرکت مداوم در جماعات داشت بالخصوص ارادتي خاص و عشق عجيبي به نماز جمعه داشت و در مجالس مذهبي شرکت میکرد . مقيد به نظم در کارها و پيروي از فرماندهي را سرلوحه ي کار خود قرار داده بود و عشق و علاقه ي زيادي به اهل بيت داشت و قرآن زیاد می خواند و آيات معاد را براي خود متذکر مي شد . ذکر آخرت را هميشه در ذهن خود داشت و گذشت ، ايثار ، فداکاري و تقدم جستن در سلام و وقار و سنگيني او بر همه عيان بود .

نسبت به جامعه بی تفاوت نباشید
 او در طول سال هاي پس از انقلاب مسئوليت خود را خوب مي شناخت و فهميد که بار عظيمي بر دوش دارد و هميشه از ضد انقلاب و منافقين متنفر بود و سعي بر راهنمائي افراد بي تفاوت جامعه و هدايت آن ها را به راه صحيح داشت . نسبت به حفظ اموال بيت المال سخت دلسوز بود و مي گفت: که مسئوليت ها و کادرهاي اصلي نهادها و ادارات را بايد بچه هاي حزب الله بگردانند نه افراد بي تفاوت و احياناً ضد انقلاب.

سفارش او حفظ وحدت بود