خرمشهر و قبرستان بقیع

 

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد حاج "نعمت الله فضلی" 28 اسفندماه 1317 مقارن با 27 محرم الحرام 1358 قمری در فراشبند ديده به جهان گشود.

 

تحصيلات خود را در مکتب خانه هاي قديمي و محلي آغاز کرد و به خواندن قرآن و دعاهاي مختلف و احکام و احاديث شوق زيادی داشت. قبل از پیروزی انقلاب اسلامي در افشاء ماهيت ستمکاران نقش بسزائی داشت. با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و سرانجام 28 مهرماه 1362 مقارن با 13 محرم الحرام در عملیات والفجر 4 به شهادت رسید.

 

بسم الله الرحمن الرحيم / مورخه 5شهریور ماه 1362 حجه السلام هادي غفاري سنگر حزب الله به جبهه در مقر آمدند و سخنراني کردند. ضمن سخنراني فرمودند: ابر قدرت هاي دشمن اسلام و انقلاب مي گويند ايران يک اسلحه دارد به نام حزب الله که بر فرق هر چيز بزنند نابود خواهد شد.

ممتاز مسابقه قرآنی
 امشب مورخه یکم شهریور ماه 1362 اين دفترچه خاطرات را جايزه دادند. باري برنده در مسابقه 10 آيه از سوره اذا وقعت الواقعه... مورخه 3 شهریور ماه 1362 شب رزم شبانه رفتيم که ساعت 3 بعد از نصف شب برگشتيم. در آن شب نخوابيدم تا اذان صبح مشغول نماز و دعا بودم و بعد از نماز صبح و نافله خوابيدم که صبحگاه هم خستگي نداشتيم. امروز مورخه 16 شهریور ماه 1362 راهپيمايي و کوهنوردي رفتيم. امروز مورخه 17شهریور 1362 جمعه بود. به مناسبت 17 شهريور به دزفول رفتيم و بعد از راهپيمايي در شهر و براي نماز جمعه مراجعت نموديم. امروز به مناسبت 17 شهريور در مسابقه قرائت قرآن شرکت کردم و نمره ممتاز اخذ نمودم.

خرمشهر و قبرستان بقیع
 امروز مورخه 21 شهریور ماه 1362 نتيجه جايزه ممتاز شرکت در قرائت قرآن به زيارت دانيال پيغمبر در شوش و بعد از آن بازديد از خرمشهر و آبادان و دارخوين و سند جنايت صدام ملعون و بني صدر ملعون جنايتکار را  بازديد کرديم. خدا مي دانند وقتي خرابي هاي خرمشهر را مشاهده کردم هیچ جنايتکاري مثل اين ها نکرده و قبرستان خرمشهر را که مشاهده کردم ياد قبرستان بقيع و قبور امامان افتادم. ديدار سينما رکس آبادان رفتيم و بعد به اهواز و شب در پادگان شهيد باهنر خوابيدم فردا 8 صبح برگشتيم.

گریه بر فرزند علی(ع)
امروز مورخه 20شهریور ماه 1362 به مناسبت هفته جنگ مسابقه اي که حفظ چهل حديث از پيغمبران و توام با قرائت قرآن در تمام جزوات قرآن شرکت کردم . امروز مورخه دوم شهریور ماه 1362 سمت شرق دهلران به کوهنوردي رفتيم و نهار ظهر و نماز را در مسجد دهلران خوانديم. در جايگاه تيپ رسيديم يادي از بچه هاي مفقود شده کرديم. مورخه 24 شهریور ماه 1362. امروز کليه تجهيزات را تحويل داديم و آماده شديم که به غرب حرکت کنيم. آري همين روزها تنها به بيابان رفتم و در سايه کوچکي نشستم و گناهان خود را به ياد آوردم و استغفار کردم و دعا کردم و به ياد مظلوميت حضرت علي (ع) و فرزند برومندش حسين(ع) و مسلم گريه کردم و خدا را حاضر دانستم...

 

ادامه دارد...