نوید شاهد - همسر شهید مدافع حرم "علی جوکار" در خاطره ای روایت می کند: «علی علاقه خاصی به فرزندانمون داشت. همیشه شادی رو نفس و عشق بابا صدا می کرد و شایان هم استامینوفن باباش بود...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

استامینوفن بابا

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید "علی جوکار" یکم فروردین سال 1364 در روستای اسلام آباد از توابع شهرستان کازرون دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت در زادگاهش گذراند. سپس جهت ادامه تحصیل به دبیرستان عشایری نورآباد رفت. با اخذ دیپلم و شرکت در کنکور سراسری در دانشگاه کشاورزی اهواز پذیرفته شد. پس از فارغ التحصیلی در مقطع فوق دیپلم به خدمت مقدس سربازی در نیروی انتظامی فارس رفت. سال 1388 زندگی مشترک خود را آغاز کرد.

16 مهر ماه 1394 عازم سوریه شد. پس از ماموریت 40 روزه به خانه بازگشت و مجدد آذر همان سال با تیپ تکاور امام سجاد(ع) کازرون راهی سوریه شد. وی سرانجام شانزدهم بهمن سال 1394 در عملیات آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا به شهادت رسید.

متن خاطره: استامینوفن بابا

علی علاقه خاصی به فرزندانمون داشت. همیشه شادی رو نفس و عشق بابا صدا می کرد و شایان هم استامینوفن باباش بود.

علی عازم سوریه شد. آن روز پسرم خیلی گریه کرد. پس از چند روز با دخترم شادی به گلزار شهدای کازرون (سید محمد) رفتیم. کنار مزارهای شهدا که راه می رفتیم. ناگهان شادی گفت: مامان نگاه، عکس بابا!!!
هر چه نگاه کردم چیزی ندیدم. گفتم: دخترم اشتباه دیدی.
وقتی برگشتم خانه، علی از سوریه زنگ زد. پس از احوال پرسی، جریان را برایش تعریف کردم.
علی خندید و گفت: دخترم درست میگه. جای باباش توی گلزار شهداست...
ده روز بعد خبر شهادتش را آوردند. بله، به دل دخترم شهادت علی برات شده بود...

انتهای متن/

منبع: مرکز اسناد ایثارگران فارس

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده