ملاقات در پل کرخه
به گزارش نوید شاهد فارس، استوار دوم شهید "خيرالله قاسمی" ششم دی ماه 1340 در روستای بيدگرد در خانواده ای مذهبی و فقير ديده به جهان گشود .
7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدايی را در مدرسه منگودرز با موفقيت به پایان رساند. سپس جهت ادامه تحصیل به مدرسه راهنمايی مصيری رفت و سه ساله راهنمایی را گذراند. پس از آن به علت فقرخانواده ترک تحصیل کرد. اوايل سال 1357 در امتحان گروهبانی پذیرفته شد و همان سال مصادف با انقلاب شکوهمند اسلامی شد. یکم اسفند سال 1357 جهت آموزش گروهبانی به شيراز رفت و مدت يک سال آموزشی را گذراند. با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه شد و سرانجام 25 آذر ماه 1364 در جبهه زبيدات با اصابت ترکش به شهادت رسید.
متن نامه:
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان انقلاب اسلامی خدمت پدر گرامی و ارجمندم سلام سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که هیچگونه ناراحتی از طرف شما رخ نداده باشد و همیشه اوقات در کمال عافیت زندگی بکنید. باری پدر جان اگر در جویای حال واحوال من باشید سلامتی برقرار است و به دعاگویی شما مشغولم و ناراحتی وجود ندارد فقط دوری از شما مرا رنج می دهد که امیدوارم یک مرتبه دیگر شما را از نزدیک زیارت بکنم.
ملاقات در پل کرخه
پدر جان الان که دارم این نامه ناقابل را به حضورتان تقدیم می کنم ساعت 1 بعد از ظهر مورخه 2 آبان ماه 1363 می باشد که با دوستان در سنگر نشسته ایم و جای من خیلی خوب می باشد. ما در خاک عراق هستیم. در فکرم نباشید درباره موضوع حمدالله اگر آمده در نامه برایم بنویسید و بگو اگر توانستی به ملاقاتی من بیاید روی پل کرخه خودش می داند و بگوید که فلانی را می خواهم در ضمن درباره آن نامه که در گردان نگهبان به ما گفتند به حمدالله بگو که به ملاقاتی بیاید.
گردان امداد ژاندارمری
در پایان مادرم را خیلی خیلی سلام می رسانم. خواهرانم را همگی سلام می رسانم همسر عزیزم را خیلی سلام می رسانم. خانواده حبیب را از کوچک و بزرگ سلام برسانید. فرزند حقیر شما قاسمی. جواب فوری فوری فوری . اگر حمداله به ملاقاتی من آمد بگوید که برادرم جزء گردان امداد ژاندارمری یعنی 207 می باشد فراموش نشود . به امید دیدار موفق باشید. والسلام .
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
