ادامه دهندگان راه خونین شهدا
به گزارش نوید شاهد فارس، شهید "حسين مهرافسر" 10 تیر ماه سال 1341 در استهبان دیده به جهان گشود و در کانون پر مهر خانواده رشد يافت. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. حسین به شغل خياطی علاقه زيادی داشت به همين دليل پس از اتمام مقطع ابتدايی وارد اين حرفه شد. 18 ساله بود که به سربازی رفت و دو سال خدمت خود را گذراند. پس از آغاز جنگ تحمیلی برای دفاع از اهداف بلند انقلاب اسلامی به ديگر عاشقان ولايت پیوست و 5 مرداد 1362 از طرف بسيج اعزام شد و 563 روز خدمت کرد در اين مدت 7 مرتبه عازم جبهه جنگ شد. او از دوختن لباس های پاره شده رزمندگان لذت می برد و به اين امر استمرار می بخشيد. وی سرانجام در منطقه خرمشهر گلوله های آتشين را به جان خريد و 27 آذر سال 1365 به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای استهبان به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید: عشق یک خیاط به جبهه جنگ
متن وصیت نامه:
بسم الله الرحمن الرحيم. تاريخ 18 بهمن ماه 1364 قرارگاه. متن وصيتنامه بنده ضعيف خدا حسين مهرافسر. «وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ.» و نبرد كنيد با ايشان تا نماند آشوبى و بشود دين از آن خدا.
با درود فراوان به امام امت و امت امام، لازم دانستم برحسب وظيفه چند كلمه وصيت خدمت آشنايان و دوستان و ملت شهيدپرور به عنوان تذكر بنويسم. از مال دنيا چيزى ندارم كه بخواهم وصيت كنم و هدفم چند كلمه تذكر يا نصيحت است. گرچه لياقت آن را ندارم كه بخواهم به خانواده شهداء و ملت شهيدپرور عزيز ايران تذكردهم.
صف یاران حسین
اول خداوند منان را شكر مى كنم كه عنايت فرموده و مرا بدين راه هدايت كرد تا بتوانم در خط شهداء و اولياء و صالحين قرار بگيرم و از او مى خواهم كه مرا عفو كند و در صف ياران حسين (ع) قرار دهد ان شاءالله.
مردانه از اسلام پاسدارى كنید
آمدن به جبهه وظيفه هر مسلمانى است و جنگيدن در راه خدا به همه ما تكليف شده و همه ما موظف هستيم كه به نداى نائب امام زمان (عج) لبيك گفته و اسلام را يارى كنيم. اكنون اسلام احتياج به يارى و نگهدارى دارد و از دوستان و همشهريان مى خواهم كه اسلحه شهداء را به زمين نگذارند و مردانه از اسلام پاسدارى كنند و سنگر نماز جمعه و دعاى كميل و ديگر برنامه هاى مذهبى را حفظ كنند و در راه اسلام عزيز فعاليت جدى كنند.
مادر، با صبر خود راهم را ادامه ده
مادر جان از حضورتان عاجزانه مى خواهم كه مرا حلال كنید. چون زحمت هاى بسيارى برایم كشيدى و بايد خدا را بسيار شكر كنى كه خدا به شما لطف كرده و جزء خانواده محترم شهداء قرار داده و بايد با صبر خود راه شهداء را ادامه دهى.
پدر جان شما هم بايد امام حسين(ع) را الگو و سرمشق قرار دهيد و با صبر و شكيبايى كه در شما وجود دارد سپاسگزار خداوند متعال باشيد و اميدوارم كه بخاطر همه اذيت ها و نافرمانی ها و بدی هايى كه به شما كردم ببخشيد و مرا حلال كنيد.
ادامه دهندگان راه خونین شهدا
از برادرم غلامرضا مى خواهم كه در سنگر مدرسه كوشا باشد و در بسيج شركت فعال داشته باشد و همچنين از برادران عزيزم محمدعلى و جواد مى خواهم كه راه شهداء را ادامه دهند و در ضمن از خواهران عزيزم مى خواهم كه مرا حلال كنند و زينب وار ادامه دهنده راه خونين شهداء باشند.
اسلام را یاری کنید
از همه دوستان و آشنايان و همسايگان و هر كس كه مرا مى شناسند مى خواهم كه مرا حلال كنند و فعالانه در بسيج و پايگاه هاى مقاومت شركت كنند و اسلام عزيز را يارى كنند. اميدوارم كه خداوند متعال همه ما را به صراط مستقيم هدايت كرده و در جوار خود قرار دهد ان شاءالله. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته.
به اميد پيروزى اسلام بر كفر جهانى. خدايا خدايا تا انقلاب مهدى حتى كنار مهدى خمينى را نگهدار. سرباز ناقابل و كوچك امام زمان (عج) حسين مهرافسر 18بهمن ماه 1364.
انتهای متن/