خاطره خودنوشت شهید اسماعیل تقوا «3»
شهید «اسماعیل تقوا» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «در این هفت روز ما حدود 14 مزدور بعثی را که کشته شده بودند زیر خاک کردیم و...» متن کامل قسمت سوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

خمپاره ای که عمل نکرد

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «اسماعیل تقوا» دوم فروردین سال 1341 در اقلید دیده به جهان گشود. او دومین فرزند خانواده بود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدایی با با موفقیت پشت سر گذاشت. دوران راهنمایی را نیز با علاقه زیاد همراه با ورزش به پایان رساند. سال چهارم دبیرستان بود که عازم جبهه نبرد شد. وی سرانجام 20 فروردین 1361 در شلمچه به شهادت رسید.

بیشتر بخوانید: خودروهای سوخته ی بعثی ها

متن خاطره خودنوشت «3»: جبهه بستان، تنگه چزابه

در حال پیاده شدن، خمپاره نزدیکی های ما به زمین می خورد گاهی از روی سر ما می گذشت خلاصه اینجا جبهه بستان، تنگه چزابه خط دوم بودیم و هنوز باخبر نبودیم کجای جبهه هستیم. پس از 7 روز که ما اینجا بودیم در پشت خط همه غذای ما شده بود کمپوت ها و کنسروهای عراقی ها که جا گذاشته بودند. غذاهای دیگر هم بود ولی ما نمی خوردیم و تانک ها ونفربرها رفت و آمد سریع داشتند و ما هم همیشه آماده باش بودیم که چه می شود.

اسیر عراقی

در این هفت روز ما حدود 14 مزدور بعثی را که کشته شده بودند زیر خاک کردیم که بوی آنها ما را اذیت نکند و یکی از برادران سرحدی یکی از عراقی های مزدور که پس از 7 روز در زیر بوته ها و درخت ها پنهان شده بود پیدا کرد و هر چه می گفتیم حرف نمی زد و پا برهنه بود و گریه کرد، گلنگدن تفنگ را کشیدیم که او را بزنیم دو پاسدار که نزدیکی ما بودند نگذاشتند و او را به اهواز بردند. خلاصه نیمه های شب ما را با تویوتا به خط دیگری بردند.

خمپاره ای که عمل نکرد

جلوتر آنجایی که دیگر تیراندازی مزدوران از روی سر ما می گذشت و خمپاره های آنها پشت سر هم روی سر ما می ریخت ولی یک چیز دیگر که امام زمان پشتیبان ما بود که یا عمل نمی کرد یا اگر عمل می کرد کاری نمی کرد.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده