125 کيلومتر مانده تا کربلا
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «علی اکبر ارسنجانی» سوم اسفند سال 1339 در خانواده ای با ايمان از قشر متوسط جامعه در شیراز محله مهرزاد ديده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی را تا راهنمایی گذراند. پس از آن در مغازه الکتريکی مشغول به کار شد. با شروع جنگ تحميلی با گذراندن دوره امدادگری راهی جبهه جنگ شد. وی سرانجام 23 تیر ماه 1361 مطابق با 24 ماه مبارک رمضان در عملیات رمضان، منطقه عملياتی شلمچه پس از رشادت و حماسه آفرينی در مبارزه با دشمن بعثی به شهادت رسید.
متن نامه: 125 کيلومتر مانده تا کربلا
خدمت پدر و مادر عزيزم سلام عرض می نمايم اميدوارم که حالتان خوب باشد. الآن که اين نامه را می نويسم ساعت 7 صبح روز 21 تیر ماه 1361 می باشد و داخل سنگر هستم اين جا به ما خيلی خوش می گذرد و هيچ گونه ناراحتی ندارم ناراحتی من دوری از شما است که اين هم به زودی برطرف خواهد شد. اين جا همه چيز فراوان است ما حدوداً 125 کيلومتر با کربلا فاصله داريم فقط گاهی از وقت ها برای اين که خوابمان نبرد صدای توپی می آيد.
خط سوم جبهه کوشک
مادر جان به خدا قسم ناراحت من نباش ما در اين جا راحت هستيم. در اين جا ديگر واقعاً جان ارزش ندارد. مخصوصاً جان ناقابل ما؛ ما فعلاً در خط سوم جبهه کوشک هستيم می خواستم برايت آدرس ننويسم ولی می نويسم ولی تو را به جان مهدی زهرا فکر آمدن به اين جا به سرتان نزند فقط از شما و دوستان و همسايگان خواهش می کنم که برای رزمندگان دعا کنيد چون دعا بهترين سلاح است.
احداث سنگر
ما الآن می خواهيم برويم برای سنگرکنی. ديگر مزاحم وقت شما نشوم فقط از همگی شما تنها خواهشم اين است که فکر آمدن به اينجا به سرتان نزند. اگر می خواهيد خيال من در اين جا راحت باشد در جواب نامه بنويسيد که نمی آييد ممکن است فکر کنيد که پيدا کردن آدرس راحت است اما به خدا اشتباه می کنيد گفتم باز هم می گويم تو را به جان مهدی فکر اينجا آمدن به سرتان نزند حتماً برايم بنويسيد که اين کار را نمی کنيد که خيالم راحت باشد.
دعا برای سلامتی امام و رزمندگان
سلام همگی را برسانيد. سلام تمام دوستان را بنويسيد به هر آشنا رسيديد بگوييد فلانی سلامتان را رسانده است. ان شاءالله ما می رويم کربلا زيارت دعا برای سلامتی امام و رزمندگان يادتان نرود ديگر مزاحمتان نمی شوم خدانگهدار فرزند ناقابل شما. علی اکبر ارسنجانی شيرازی. والسلام.
انتهای متن/
