براى جاودان ماندن دين خدا، جان نثار می كنم
به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «غلامرضا شجاعی» 30 شهریور ماه 1338 در برازجان دیده به جهان گشود. او فرزند سوم خانواده بود. پدر آموزگار بود. غلامرضا 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم در رشته علوم تجربی گذراند. با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه نبرد شد و سرانجام 7 اردیبهشت سال 1361 در جبهه کوشک بر اثر اصابت ترکش به قلب به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد.
متن نامه:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلي في عِبادي وَ ادْخُلي جَنَّتي» «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ. فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ. ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ. وَقَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ. عَلَى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ. مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ.» «فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ. سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ. وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ»
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى رانگهدار از عمر ما بكاه و به عمر او بيفزا ان شاءالله. با ياد خدا و براى خدا كه عاشقان بسوى او پرواز مى كنند اميد آن است كه زندگى فانى ما نيز براى تداوم حكومت خدا و حق باشد و مرگ ما نيز در راه او محكم شدن حكومت الله باقى.
درود بر معلمان و استادان
با سلام و درود فراوان به امام خمينى نايب برحق امام زمان(عج) و تمام معلم هايم و استادهاى زندگيم. با سلام و درود فراوان به استاد عزيزم كه خداوند او را در راه ترويج دين اسلام يارى و نصرت نمايند و حق او برگردن ما حلال نمايند و سلام برامت شهيدپرور ايران و شهيدان طول تاريخ از حسين(ع) سرور شهيدان تا بهشتى شهيد مظلوم و معلم اخلاق سيد عبدالحسين دستغيب و تمام كسانى كه در راه خدا جان خود را براى احياى دين او نثار كردند.
براى جاويدان ماندن دين خدا جان نثار می كنم
و سلام و درود فراوان به پدر عزيزم او كه مرا بزرگ كرد كه با ياد حسين قيام كنم و براى جاويدان ماندن دين خدا جان نثار كنم. خداوند شما را در ادامه و برقرارى دين مبين اسلام يارى نمايند. حال كه مى روم مى دانم كه جان ناقابل خود را در راه الله معبود و عشق تمام عشاق خواهم داد. اميدوارم كه خداوند بزرگ اين ناقابل جسم مرا قبول كند و خداوند مرا براى اينكه بنده اى خوب براى او نبودم ببخشد ان شاءالله.
سنگر مساجد
پيامى دارم براى برادران و دوستان عزيزم آنان كه سنگر مساجد را به فرمان امام امت پركرده و ياور دين خدايند همچنين در راه دين خدا پيام امام و ملت حزب الله ثابت قدم باشيد و براى اينكه تجديد ميثاق باشد شب ها نيز براى خواندن دعاى توسل به منزل پدرى رفته و با ياد و ذكر خدا ما را نيز بى نصيب نگذاريد.
با نفس خویش جهاد کنید
از تمام دوستان عزيزم كه از من ناراحتى و دلتنگى داشته طلب بخشش مى كنم. اميدوارم كه مرا دعا كنند و به ياد خود زنده نگاه دارند و به ياد تمام شهيدان قرآن بخوانند. دوستان عزيز و برادران گرامى جهاد كنيد با نفس خود تا پيروز باشيد هم در دنيا و هم در آخرت.
و پيامى به خانواده خوب و بهتر از جانم: در غمم گريه مكنيد بلكه به مظلوميت حسين(ع) سرور شهيدان گريان باشيد. پدر و مادر، برادر و خواهران عزيزم ما همه از خداييم و بسوى او بازگشت مى كنيم. پس در مرگ من اندوهگين مباشيد. شما رسالت خود را ادامه دهيد و در غم از دست دادن من گريه مكنيد؛ بلكه شاد باشيد كه من به آرزوى تمام عمر به لقاء الله رسيده ام.
همچون علی(ع) زندگی کنید
اميدوارم كه خداوند قبول كند و شما را يارى نمايد. برادر عزيزم.... همچون على(ع) زندگى كن. خواهران عزيز همچون فاطمه(س) و زينب باشيد و در برابر مشكلات صبر را پيشه نماييد مرا ببخشيد و دعا نماييد ومن الله التوفيق 9 اردیبهشت 1361
انتهای متن/