مقابله با دشمن بعثی
سال 1360 درحالیکه 19 ساله بود به صورت داوطلبانه به جبهه جنوب شتافت و در عمليات آزادسازی بستان شرکت کرد. با عشق و علاقه ای که به سپاه پاسداران داشت به عضويت اين نهاد درآمد. سال 1362 ازدواج کرد که حاصل آن سه فرزند بود.
او در طول جبهه فرماندهی گردان امام حسين(ع) تيپ 46 الهادی(ع)، مسئوليت محور آبادان، فرمانده گردان کميل (تخريب) را بر عهده داشت. پس از پذيرفتن قطعنامه 598 او ماموريت پاکسازی منطقه را برعهده گرفت. پس از انجام چند مأموريت 9 مهر ماه 1370 در پاکسازی نهر خين با انفجار مین مجروح شد که منجر به قطع دو دست از ناحيه مچ و از دست دادن دو چشم و از بين رفتن لاله و پرده گوش چپ و قريب به 300 ترکش در بدن شد. وی سرانجام 14 مهرماه 1383 پس از تحمل 13 سال رنج و مشقت در شيراز داشت به شهادت رسید.
بیشتر بخوانید: قرارگاه نجف اشرف معراج شهدا // خاطره 21
خاطره خودنوشت «22» : مقابله با دشمن بعثی
بسم الله الرحمن الرحيم. شب پنج شنبه ساعت 6 غروب راه افتاديم و پشت معبر نشستيم تا ساعت 22:30 بعد وارد عمل شديم و با دشمن بعثی به مقابله پرداختيم.
بعد از کشتن و منهدم کردن دشمن و امکانات، آنها را به عقب رانديم و تا محور مربوط رفتيم و تا صبح مانديم و بعد از مدتی کوتاه که وقت نماز بود دستور عقب نشينی آمد. بچه ها به عقب آمدند.
چه شهيدان و عزيزانی که در اين عمليات آسمانی شدند. بسياری از نيروهای دشمن را از بين برديم و تا اندازه ای راحت شدم اما اميدوارم که بتوانم در عملياتهای آينده به نحو احسن عملیات را انجام دهیم و من هم سهيم باشم تا شايد خداوند ما را ببخشد و از گناهان ما بگذرد و بپذيرد . ان شاءالله
انتهای متن/