راز و نیاز شبانه او را به خیل شهدا رساند
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «جليل صادقی فرد» یکم مهر سال 1324 در شهرستان استهبان ديده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد دوران ابتدایی را تا ششم با موفقیت پشت سرگذاشت ولی پس از آن به علت فقر مالی از تحصیل بازماند و جهت تامین معاش زندگی به کمک پدر شتافت.
خدمت سربازی
روزها را پشت سرگذاشت و به 18 سالگی رسید و به خدمت سربازی رفت. پس از پایان این دوره ازدواج کرد و به اصفهان رفت و 5 سال در بهداری ذوب آهن اصفهان مشغول کار شد. همه شیفته ی اخلاق و مرام او شده بودند. پس از 5 سال کار و زحمت استعفا داد و با خانواده به استهبان بازگشت و در آموزش و پرورش مشغول به کار شد. 3 سال در آموزش و پرورش بود.
قبل از انقلاب اسلامی او نیز همانند دیگر مردم در راهپیمایی و تظاهرات شرکت میکرد و بر ديوار کوچهها برعليه ضد انقلاب شعار می نوشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی از اداره آموزش و پرورش مأمور به خدمت در سپاه پاسداران شد. با آغاز جنگ تحمیلی عزم خود را جزم کرد و راهی جبهه جنگ شد و تا زمان شهادتش 10 مرتبه به جبهه رفت.
راز و نیاز شبانه جلیل
جلیل اخلاق بسيار خوبی داشت. نماز و روزه اش ترک نمی شد و نماز شب را مرتب می خواند و در راز و نیاز های شبانه از خداوند متعال طلب آمرزش می کرد. به بزرگ و کوچک احترام میگذاشت حتی به بچه دو ساله سلام میکرد. او مردی مبارز و انقلابی بود و امام و روحانيون و انقلاب را از دل و جان دوست داشت. هيچگاه اصراف نمیکرد. جلیل اهل کتاب بود و اوقات بيکاری وقت خود را صرف خواندن کتابهای مذهبی و قرائت قرآن میکرد.
مدتی را در مغازه کار کرد پس از آن تاب نیاورد و با پسرش به عنوان فرمانده دسته عازم جبهه جنگ شد و 5 ماه در جبهه فاو عليه کافران جنگيد و مدت 18 روز در جبهه ی جزيره ی مجنون مبارزه کرد.
همسنگرانش روایت میکنند: «جلیل مدام می گفت: کار کردن برای اسلام خدمت بزرگی است. ما نبايد فکر کنيم که فرمانده هستيم يا کسی ديگر ما همه سرباز امام زمان هستيم.» قبل از شهادت خطاب به همسنگرانش میگوید: «من امشب شهيد می شوم. فرزندم را به خانواده برگردانيد.»
وی سرانجام یکم مهر سال 1365 به شهادت رسید. پیکر پاک این شهید بزرگوار در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد.
انتهای متن/