خداوند با صابران است
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «سليم ايزدی» ششم شهریور سال 1344 در خانوادهای مذهبی در شهرستان خرامه ديده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدايی را در مدرسه خرامه و راهنمايی را در مدرسه امام سجاد(ع) و دبيرستان را در مدرسه شهيد بهشتی با موفقیت پشت سرگذاشت. سال 1361 با اوضاع وخيم جنگ و شهادت بسياری از دوستانش با گذراندن دورهی مقدماتی آموزش از طرف بسيج خرامه به اهواز اعزام شد. سلیم پس از مبارزات با دشمن بعثی سرانجام 28 مهر ماه 1362 بر اثر اصابت تير به قلب و ترکش به دست راست به درجهی رفيع شهادت نائل آمد. پيکر پاکش در گلزار شهدای خرامه به خاک سپرده شد.
متن وصیت «2» : مقاومت کنید
و پيام ديگر من اين است كه امام را دعا كنيد و امام را يارى كنيد و مسئله جنگ از ياد نبريد و پيام ديگر من اين است كه اى برادران و خواهران، همانطور كه قبلا در مقابل سختیها ايستادگى كرديد، انشاءالله در مقابل سختیهاى آينده هم ايستادگى كنيد و منحرف نشويد. و یأس براى شما پيش نيايد كه اين دو باعث خداىناكرده شكست ما مىشود.
و شما خانوادههاى شهداى عزيز، شما هم همچون زينب، همچون حسين در مقابل اين مصيبتهاى وارده صبر كنيد كه همين صبر باعث قوت قلب به ديگران مىشود. شما ببينيد امام حسين در يك نصف روز چه مصيبتهايى كه بر سر او وارد نمىآيد. از يك طرف ياران و اصحاب خود را از دست مىدهد. از يك طرف برادر و فرزند خود را از دست مىدهد و از يك طرف حضرت زينب اين اسطوره مقاومت و صبر و از طرف ديگر بىسرپرست ماندن اين خانوادههاى عزيز از دستداده و اين همه و همه.
اتحاد خود را حفظ كنيد
و شما مادران و خواهران عزيز شهدا، خواهران و مادران شهدا اميدوارم كه صبر شما هم زينبگونه باشد. زينب بعد از مرگ برادرش و اينهمه مصيبتهاى وارده آنچنان در مقابل كفار مىايستد كه كفار به ستوه مىآيند. و پيام ديگرم به امت حزبالله و هميشه در صحنه خرامه مىباشد كه اتحاد خود را حفظ كنيد و پيرو روحانيت باشيد.
خداوند با صابران است
و پيام من به خانوادهام. اى مادر و اى پدر عزيزم، اميدوارم كه مرا ببخشيد كه نتوانستم در اين مدت براى شما كارى انجام دهم و شما هم مانند ديگر خانوادههاى شهدا صبر كنيد كه خداوند با صابران است و در مرگ من زياد از حد گريه نكنيد.
و برادرم را با قرآن آشنا كنيد و ديگر برادرانم جبهه را فراموش نكنيد. و پيام به همكلاسىهايم كه اميدوارم كه اگر بدى از دست بنده حقير ديديد مرا ببخشيد و شما هم بيشتر در صحنه باشيد و مسئله جنگ را فراموش نكنيد. و امام را يارى كنيد. والسلام. سليم ايزدى 7 شهریور سال 1361
انتهای متن/