شهیدی که با زبان روزه عازم جبهه شد
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «داراب حسينی» یکم شهریور سال 1347 در روستای قاضیان شهرستان صفاشهر دیده به جهان گشود. در هفت سالگی به مدرسه روستا رفت و دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سرگذاشت. تحصيلات راهنمايی را در خرمبید گذراند.
دوره دبيرستان را در شهرستان آباده در رشته تجربی آغاز کرد. او ممتاز مدرسه بود. پدر کشاورز بود و از این راه امرار معاش می کرد. داراب نتوانست رنج و زحمت پدر را ببيند از این رو درس را در دوم متوسطه رها کرد و مشغول به کار شد. با شروع جنگ تحمیلی عزم خود را برای رفتن به جبهه جزم کرد.
خواهر شهید در خاطرهای نقل میکند: «امتحانات خرداد ماه تمام شده بود. آن روز مادر برای کاری به شیراز رفت. داراب به محض خروج مادر از خانه به من گفت: سریع برو و شناسنامهام را از کمد بیاور؛ میخواهم به جبهه برم. گفتم: صبر کن تا مادر از شیراز بیاید، بعد برو؛ اما او اصرار کرد که میخواهم برم.
فردای آن روز درب کمد را نیمه باز دیدم. به سمت کمد رفتم و دیدم که شناسنامه و وسایل داراب نیست.
ما بدون مادر برای بدرقهاش به ده بید رفتیم. داراب را از دور دیدم و به سمتش رفتیم. داراب گفت: خواهر از شما میخواهم از طرف من از مادرم خداحافظی کنی و به او بگو ناچار شدم که بروم و میدانم از صمیم قلب راضی است.
برادر بزرگم گفت: بیا برویم خانه ناهار بخور و بعد برای اعزام بیا. گفت: من روزه هستم.»
شهید حسینی سرانجام در غروب 25 خرداد سال 1364 در آبادان به شهادت رسيد. پیکر پاکش در قاضیان خرمبید به خاک سپرده شد.
انتهای متن/