خاطره خودنوشت شهید رستمی «3»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: « فردای آن روز من به سمت تپه حرکت کردم و البته شب را پيش اسلحه‌دار و انبار گروهان در پائين خوابيدم و آنها با تواضع خاصی از من پذيرايی کردند چون صبح فردا خودرو بالا نمی‌رفت، قرار بود سربازان از جيره عملياتی يا جنگی استفاده کنند و من پياده به سمت پايگاه راه افتادم...» متن کامل خاطره سوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

امدادهای الهی در جبهه

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «هوشنگ رستمی» چهارم خرداد سال 1319 در خرم‌آباد لرستان دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. تحصيلات خود را تا مقطع لیسانس در رشته علوم و فنون نظامی گذراند. اردیبهشت سال 1344 به استخدام ارتش درآمد. پس از سپری نمودن دوره‌های آموزشی، داوطلبانه به تيپ 55 هوابرد شيراز منتقل شد. سال 1357 با شروع درگیری در کردستان خود را به جبهه غرب رساند و تا پایان جنگ حضور مستمر در جبهه داشت. وی سرانجام پس از سال‌ها مجاهدت 20 آذر سال 1369 در حین پاکسازی ميدان مين بر اثر انفجار مين به شهادت رسید. پیکر پاکش در بهشت رضا خرم آباد به خاک سپرده شد.


قسمت سوم خاطره خودنوشت شهید هوشنگ رستمی : ۲۲ بهمن ۵۹، یک روز در ارتفاعات

فردای آن روز من به سمت تپه حرکت کردم و البته شب را پيش اسلحه‌دار و انبار گروهان در پائين خوابيدم و آنها با تواضع خاصی از من پذيرايی کردند چون صبح فردا خودرو بالا نمی‌رفت، قرار بود سربازان از جيره عملياتی يا جنگی استفاده کنند و من پياده به سمت پايگاه راه افتادم.


علت آن هم اينکه اگر خودم در پايگاه نبودم گويی توی دلم خالی بود و دلهره داشتم. موقع بالا رفتن 2 نفر سرباز و يک نفر درجه دار از گروهان خودم همراه بودند که آنها به علت کارهای ضروری پائين آمده بودند و با من بالا می‌آمدند و در بين راه سر بالايی چند تپه وجود داشت و يکی از سربازان که کيسه خواب و چند تا نان را در داخل يک گونی ريخته بود و حمل می‌کرد و از پيمودن راه عاجز شده بود، البته با تمام وزن سنگينی خودم و زانوهايم که آب آورده است پيش‌تر از آن‌هم حرکت می‌کردم و اگر خود ستايی نباشد، غرورم اجازه نمی‌دهد که از نظر فيزيکی يا بدنی از ديگران عقب باشم، به هر شکل کيسه سرباز را خودم گرفتم به پايگاه رسيديم.

در بين راه با دقت تمام جاهای حساس و مظنون را می‌پايیدم چون در همان مسير بارها به گروهان‌های ديگر کمن کرده بودند و در يکی از درگيری‌ها 4 نفر کشته شدند و در درگيری گروهان ارکان گردان ما يک نفر به شدت زخمی شده بود در بين راه سربازان توصيه زيادی کردم که نبايد سر خود را پایين انداخته راه بيفتد. مخصوصاً در منطقه جنگی برای يک نظامی اين خودکشی است. پايان روز22 بهمن ماه 1359.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده