خاطره شهید بیژن اسکندر زاده

navideshahed.com

برچسب ها - خاطره شهید بیژن اسکندر زاده
خاطره سوم از شهيد بيژن اسکندرزاده
مادر شهید در خاطره‌ای روایت می‌کند: «پس از شهادت بیژن، تعدادی از دوستانش به خانه‌ ما آمدند. پس از سر سلامتی از رشادت‌ و دلاوری‌های او برایمان تعریف کردند. یکی دوستانش می‌گفت: یک روز همراه با تعدادی از دوستان در کنار شط اروندرود قدم می‌زدیم که...» متن کامل خاطره سوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۹۵۶۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۴/۲۷

خاطره‌ای از شهید بیژن اسکندرزاده «۲»
مادر شهید در خاطره‌ای روایت می‌کند: ««بیژن به خدمت سربازی رفت و پس از گذراندن دوران آموزشی، با اصرار خودش، او را به منطقه جنگی اعزام کردند. هرگاه به مرخصی می‌آمد، برایمان از خاطرات و روز‌های جبهه و جنگ می‌گفت...» متن کامل خاطره دوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۹۵۶۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۴/۲۶

خاطره‌ای از شهید بیژن اسکندرزاده «۱»
مادر شهيد در خاطره ای روایت می‌کند: «بیژن همیشه در کارهای خانه بسیار به من کمک می‌کرد و در روزهای تعطیل، اوقات خود را به چرای گوسفندان می گذراند و زندگی در طبیعت آرامش را برای او به ارمغان می‌آورد...» متن کامل خاطره اول این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۹۵۶۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۴/۲۵